IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت اولین سمپوزیوم بین المللی مجسمه سازی تهران
[1] 2 ................................................................................................................. [ضیافت، با سنگ و فلز و چوب]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضیافت، با سنگ و فلز و چوب
عباس اکبری

دو هفته نامه هنرهای تجسمی تندیس، شماره نود چهار، ص 15ـ14
عنوان :
نویسنده:
مترجم:
منبع:
--------------------------------------------------------------------------------------------------------

تأملی بر جریان اولین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران
همه چیز با نظم و انضباطی است که کمتر در کشور ما می‌توان نمونه‌اش را دید؛ غرفه‌ها از قبل برای هنرمندان مشخص شده‌اند، ابزار و مواد درخواستی هنرمندان آماده شده و اجرای آثار به یاری دستیاران شروع شده است. صدای تراش و ساب دادن سنگ‌ها، جوشکاری آهن‌آلات و برش چوب‌ها و کار با سایر مواد، حال و هوای خاصی به فضای پارک چیتگر تهران داده است. حضور جرثقیل‌ها که قطعات بزرگ مجسمه‌ها را جابه‌جا می‌کنند حکایت از رهایی مجسمه‌سازی ایران از سکوهای نمایشگاهی و کارگاه‌های آموزشی است که یونولیت، چوب کبریت، مقوا، سیم و نخ، گچ و گل و ... مهم‌ترین مواد و امکانات اجرایی آن‌ها تاکنون بوده است. گویی خونی تازه در رگ مجسمه‌سازی ایران دمیده شده و این همه، نتیجه مدیریت اولین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران است که در فاصله کمتر از یک سال مهم‌ترین فعالیت سال‌های اخیر مجسمه‌سازی و به ادعایی تاریخ مجسمه‌سازی ایران را در قالب برنامه‌ای منظم اجرایی نموده است. گفتم مهم‌ترین، به دلیل این که به جز چهار دوره بی‌ینال مجسمه‌سازی با تاریخ‌های نه‌چندان منظم پس از انقلاب و چند دوره مشابه در قبل از انقلاب که در سطح ملی بودند، این اولین فعالیت مجسمه‌سازی ایران است که با استانداردهای اجرایی بین‌المللی، می‌کوشد تا مرزهای جغرافیایی مجسمه‌سازی در ایران را به نوعی درهم شکسته و ارتباط فرامرزی را پیش روی مجسمه‌سازان معاصر ایران فراهم آورد. از طرفی دیگر، مجسمه‌سازی معاصر ایران، جز سفارش‌های محدود شهری، کمتر شاهد فعالیتی در خصوص مجسمه‌سازی در ابعاد بزرگ بوده و سمپوزیوم، اولین فرصت جدی در قالب یک مسابقه را مطرح کرد. با این توصیف کوتاه و این واقعیت که کمتر از 3 دهه است که مجسمه‌سازی ما مشروعیت خود را به یاری تلاش‌های تنی چند از مجسمه‌سازان اوایل انقلاب به دست آورده‌است باید اقرار کنیم که این سمپوزیوم به رغم تمام انتقادهای به جا و نابه‌جایی که به آن وارد است آن‌قدر کار بزرگی هست که جملگی آن را تحسین کنیم، به آن افتخار کنیم و به متولیان آن خسته نباشید بگوییم.
با این همه بر آن نیستم از گفتن انتقادهایی که ممکن است در صورت به جا و کارآمد بودن وظیفه بخش نقد این نشریه باشد، بگذرم؛ چراکه به همین انگیزه بود که از شانس شرکت در سمپوزیوم گذشتم تا هنگامی که این نوشته تقریر می‌شود مطالب آن متهم به منافع و یا عقده‌های شخصی نگردد و اگر در آن حرف حسابی بود روزی به کار آید. بنابراین شرح کل ماجرا را از همان آغاز می‌گویم. اواخر تابستان بود که از برگزاری سمپوزیوم باخبر شدم. وقتی فراخوان عمومی آن در همین نشریه به چاپ رسید ساختار کلی آن، از جمله زمان‌بندی، هیأت داوران، جوایز، تبلیغات و... اصولی و موجه می‌نمود که البته به یقین من هنوز هم هست. اما این را گفتم تا متذکر شوم بسیاری از انتقادهای کلی که اکنون توسط بعضی‌ها گفته می‌شود آن روز گفته نمی‌شد؛ گویی همه چیز در گرو انتخاب شدن و یا نشدن اثرشان برمی‌گردد، جالب آن که در این میان حتی بعضی از مسایل که اصولاً وجه شخصی برای کسی ندارد اکنون به زعم آن‌ها به زیر سئوال رفته است؛ علی‌الخصوص ضرورت برگزاری سمپوزیوم! پس بگذارید کمی جزیی‌تر و شفاف‌تر نگاه کنیم. به گمان من بخشی از کالبد سمپوزیوم که هیچ‌گونه نقدی به آن وارد نیست زمان‌بندی و اجرایی شدن برنامه‌ها و پوشش‌های خبری از جمله وب‌سایت فعال و چاپ و نشر اسناد مربوط به نحوه‌ی برگزاری سمپوزیوم است که معمولاً در جامعه ما بیشترین ایراد در فعالیت‌هایی از این دست به آن وارد است. بنابراین به طور کلی با پذیرفتن این واقعیت و مقایسه آن با سابقه انضباط اجرایی امور در کشورمان می‌توان مدعی بود که سمپوزیوم از این نظر کارنامه قبولی را حداقل تا زمان نگارش این مطلب داشته است. مسئله بعدی سطح جوایز و هزینه‌ای می‌باشد که به صورت کلی برای سمپوزیوم مقرر گردیده است. در این خصوص می‌توان گفت، با مقایسه با آن چه حتی در سمپوزیوم‌های با سابقه جهان قابل بررسی است سطح جوایز و هزینه اجرایی این سمپوزیوم دارای اعتبار جهانی است و این خود از ضروریات کار در این گستره است، پس از این منظر باید بسیار خوشحال بود که مدیران دولتی حوزه هنرهای تجسمی با درایت خود توانسته‌اند بخش قابل توجهی از بودجه‌های دولتی را به سمت فعالیت‌های تجسمی سوق دهند. بنابراین حیت انتقادهای به ظاهر موجهی نظیر این که با این بودجه می‌توانستیم بنیان امکانات آموزش مجسمه‌سازی دانشگاهی را عوض کنیم، انجمن مجسمه‌سازان را متحول کنیم، چند بی‌ینال برگزار کنیم، به مجسمه‌سازان فعال امکانات و ابزار بدهیم و... صحیح نمی‌باشد چراکه به قول معروف، امامزاده متولی خود را می‌خواهد. از این‌رو امیدوارم انتقادهایی از این دست موجب نشود تا اکنون که چند مدیر اجرایی در حوزه تجسمی بخش دولتی، در توسعه و ارتقاء سطح کمی و کیفی هنرهای تجسمی می‌کوشند و احیاناً مدیران ارشد خود را در این باره توجیه و ملزم می‌نمایند دامنه فعالیت خود را از سطح و گستره حرکت ملی کم کرده و به حوزه دفتر ریاست خود بکشانند تا هزینه‌های دولتی به چند بیلانه کار سالانه در سطح کوچک و بی‌ثمر صرف گردد.
اما موضوع مهم دیگر قابل تأمل همچون سایر مسابقات هنری، بخش انتخاب گروه داوران چه از نظر فردی و چه از نظر ترکیب آن‌ها برای قضاوت تخصصی است که البته اغلب نقدهای مربوط به آن بعد از اعلام نتایج شنیده می‌شود که این هم خود جای تأمل دارد. اما اختصاصاً درباره‌ی سمپوزیوم باید گفت هر کدام از داورانی که قضاوت آثار را به عهده و به عبارتی حق رأی داشتند در حوزه تخصصی خود از سرآمدان و وزنه‌های معتبر، حتی در مواردی در سطح بین‌المللی هستند: پرویز تناولی که احتیاج به توصیف و ذکر سابقه‌اش در حوزه‌های عملی مجسمه‌سازی ندارد. اما یواف دارش که به یقین من یکی از معدود تئورسین‌های بزرگ مجسمه‌سازی معاصر ایران است و جذب او (با توجه به بی‌علاقگی‌ کلی‌اش به قضاوت‌هایی از این دست) از موفقیت‌های مهم دبیری سمپوزیوم است؛ خصوصاً با توجه به این نکته که سال‌ها کار و آموزش منظم و پرورش نسل جوان مجسمه‌سازی یواف دارش، می‌تواند تصویری روشن از آموزش مجسمه‌سازی دانشگاهی ما را در اختیار سایر داوران بگذارد. درباره اهمیت و درستی این اعتقاد کافی است تا جمله‌ای را از رویین پاکباز در مختصر نگاه تارخی که به مجسمه‌سازی معاصر ایران داشته است متذکر شوم: «در این جا باید نام یاف دارش را به میان آورد که با برخورداری از ذهن منظم و وسعت دید از همین زمان نقش مؤثری در آموزش مجسمه‌سازان جوان‌تر داشت.» همچنین است جایگاه عباس کیارستمی در سینمای ایران، محمدمهدی حجت در معماری و البته داریوش شایگان در فلسفه که معلوم نشد چرا به رغم اعلام اولیه، در ترکیب داوران حضور نداشت، اگرچه جایگزین ایشان، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی نیز شأن و منزلت خود را در فلسفه دارد. بنابراین به نظر می‌رسد اگر در ای خصوص انتقادی مطرح می‌باشد مربوط به ترکیب این افراد برای قضاوت تخصصی مجسمه‌سازی است و نه لزوماً به صاحب‌نظر بودن و صلاحیت فردی؛ چراکه با این اوصاف از میان پنج داور سه نفر خارج از حوزه‌های تخصصی مجسمه‌سازی هستند. حتی اگر با تسامح، وجه تجسمی معماری را در ارتباط تنگاتنگ با مجسمه‌سازی دلیلی بر اکثریت رأی مجسمه‌سازی گروه داوران قبول کنیم، باز هم تعداد رأی‌های تخصصی در این هیأت پنج نفره چندان شاخص نمی‌باشد. البته این به معنای آن نیست که مثلاً آقای کیارستمی در مقام فیلمساز و اصولاً هنرمند مؤلف توانایی کشف اثر حجمی خلاق را نداشته باشند بلکه مبین این نکته است که اگر برآنیم بر این باور باشیم که ترکیب تخصص‌های مختلف می‌تواند موجب ارتقاء کیفیت داوری‌ها شود بهتر است اکثریت جمع داوران را حوزه تخصصی همان رشته تشکیل دهد؛ چراکه قاعدتاً هر کدام از داوران یک رأی دارند و بر این اساس ممکن است پاره‌ای از انتخاب‌های نه چندان مناسب البته به زعم نگارنده و بسیاری از منتقدان ناشی از همین مهم باشد. پس شاید اضافه کردن برای مثال 2 رأی تخصصی دیگر به جمع پنج نفره با توجه به اهمیت و سطح سمپوزیوم می‌توانست تا حدی خطاهای احتمالی را کمتر نماید. از طرفی دیگر، به استناد انتقاد دیگری، با قبول ضرورت ترکیب تخصص‌های مختلف در قضاوت‌های هنری، چرا همواره ما شاهد حضور سایر داوران عرصه‌های دیگر هنری در هنرهای تجسمی هتی و هگرز شاهد حضور مثلاً یک مجسمه‌ساز در ترکیب داوری یک جشنواره سینمایی نیستیم! بگذریم که این انتقاد خود جای تأمل بیشتری دارد. بنابراین شاید بهترین راه‌حل افزودن تعداد رأی تخصصی در جمع داوران ترکیبی باشد.
علاوه بر این نکته‌ی دیگری که در گزینش داوران مدنظر قرار نگرفته است دخیل نکردن نسیل جوان‌تر مجسمه‌سازانی است که به دلایل مختلف ارتباط تنگاتنگ‌تری با تحولات مجسمه‌سازی جهان دارند. این انتقاد بدان لحاظ منتفی به نظر می‌رسد که در بین آثار پذیرفته شده بخش خارجی چند اثر پیش پا افتاده و حتی کپی‌های دست چندم قابل مشاهده است که این روزها نمونه‌های بیشماری در سایت‌های اینترنتی دارند. به همین دلیل وجود یک نسل جوان مجسمه‌ساز می‌توانست ضمن معرفی این موارد فهرست اسامی مجسمه‌سازان مطرح جهان را با توجه به استاندارد رعایت شده در سمپوزیوم در اختیار دبیری سمپوزیوم قرا دهد تا همان‌گونه که رایج است به صورت رسمی به سمپوزیوم دعوت شوند تا شاهد حضور چره‌های معتبرتر بین‌المللی نیز در سمپوزیوم می‌بودیم که البته شاید توقع زیادی برای اولین دوره آن باشد.
اما آن‌چه در این چند روزه اخیر بسیار شنیده شد انتقاد به بعضی از انتخاب‌های صورت گرفته چه در بخش مجسمه‌سازان داخلی و چه بخش خارجی (که اشاره‌ای به آن شد)، بود که البته قطعاً این، خود به آن‌چه در سطور فوق در باب داوری گفته شد ارتباط دارد. اما خوشبختانه جز پاره‌ای موارد محدود که در آن‌ها منافع شخصی دیده می‌شد سایر انتقادها حتی از افرادی که آثارشان به رغم شایستگی در قیاس با آثار پذیرفته شده نهایی رد شده بود در راستای نقد منصفانه و نه به زیر سؤال بردن کل جریان بود. با این همه می‌توان به صداقت متذکر شد که در بعضی از انتخاب‌ها مسایل فرعی اما مهم برای گزینش‌ها توجه نگردیده است. برای مثال انتخاب ایده‌ی دسته چندمی که نمونه اصلی آن در آثار مجسمه‌سازان داخلی آن هم با ترکیبی بهتر که قبلاً ارایه شده، تنها می‌تواند دلیلی بر همان معضل حق رأی غیر تخصصی باشد که سابقه مجسمه‌سازی معاصر ایران را در ذهن ندارد، وگرنه این خطا از داوران متخصص غیرقابل انتظار است.
همچنین است پذیرفتن آثاری که بیشتر وجه مجسمه سکویی و ابعاد کوچک را دارند و ازطرفی حتی امکان اجرا در ابعاد بزرگ آن، حداقل با امکانات فعلی داخل کشور و ظرف زمانی سمپوزیوم وجود ندارد؛ از این بگذریم که همان‌طور که اشاره شد لزوماً بزرگ کردن ابعادشان آن‌ها را در زمره مجسمه‌سازی ابعاد بزرگ قرار نمی‌دهد که نمونه بارز آن اثری پذیرفته شده از شرکت کنندگان خارجی است. البته بخشی از این انتقادها را می‌توان ناشی از درک خود مجسمه‌سازان دانست که حاضرند به هر قیمتی در یک نمایشگاه شرکت کنند. نگاهی اجمالی به آثار ارسالی و همچنین گزیده ماکت‌ها نشان می‌دهد که بعضی از هنرمندان حتی حاضر نشدند به رغم تمایلشان برای شرکت در سمپوزیوم طرح و ا یده‌ی جدید و متناسب با موضوع سمپوزیوم را ارایه کنند و همچنان طبق روال سابق، آثار قدیمی خود را که به دلایل مختلف در گذشته‌های دور ساخته شده‌اند مجدداً به معرض تماشا گذاشته دست بر قضا در انتخاب

 [1] 2


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com