IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان ایرانی
علی قهاری

علی قهاری

استاد علی قهاری کرمانی، مجسمه‌ساز شهیر معاصر، از دانش‌آموختگان مکتب کمال‌الملک بود. وی نقشی به سزا در بنیانگذاری هنر نوین پیکره‌سازی و نشر و رونق آن، در دوره معاصر ایران داشت و عمری را وقف اعتلای هنر این مرزوبوم نمود.
او در شهریور 1305، در کرمان چشم به جهان گشود و از هفت‌- هشت‌سالگی در خدمت استاد صنعتی به کسب هنر پرداخت. خود درباره سال‌های پرشتاب کودکی و تجربه‌های سخت آن زمان، می‌گوید: «آن زمان در کرمان ابزار و وسایل کار وجود نداشت. کاغذ و کتاب و ترجمه‌ای در دسترس نبود. هیچ نوع امکاناتی نداشتیم و من طراحی‌ها را روی دیوارهای کاهگلی و روی زمین انجام می‌دادم.»
پس از اتمام تحصیلات متوسطه در 1324، در نوزده‌سالگی، به دعوت استاد صنعتی، به تهران آمد تا با عنوان دستیار با ایشان کار کند. سپس در 1326، به مدرسه کمال‌الملک، که در آن زمان، تنها مدرسه هنر در ایران بود، رفت و در آنجا به تحصیل هنر ادامه داد و نزد استادانی بزرگ، چون آشتیانی، اولیایی، بهزاد، زاویه، باقری، و کریمی، نقاشی و طراحی آموخت.
چندی پس از آمدن به تهران، در معیت استاد صنعتی، به مدت چند سال، دست به خلق آثار هنری زد، که حاصل این دوره ‌کاری، برپایی نمایشگاه هلال ‌احمر (سیزده آبان) در میدان امام و نمایشگاه کالج البرز در 1328 بود.

پس از اتمام تحصیلات در مدرسه کمال‌الملک (1330)، به تدریس در همان مدرسه پرداخت و افتخار همکاری با استادانی چون بهزاد، کریمی، باقری و مقیمی را یافت. استعداد او به حدی بود که در سنین جوانی، با سمت مدرس، در رشته‌های نقاشی و طراحی و مجسمه‌سازی، در کلاس‌های هنرهای زیبا، تدریس می‌کرد و بدین ترتیب با اکثر پیشکسوتان و بزرگان رشته‌های هنری همکار شد و با همکاری مدرسان هنرستان کمال‌الملک، کارگاه‌های هنرهای مستظرفه را دایر نمود و هم‌زمان در همانجا به کار حجاری و مجسمه‌سازی نیز پرداخت.
در همان سال‌ها، جهت تبدیل نقشه‌های جغرافیایی به نقشه‌های برجسته، به سازمان جغرافیایی ارتش نیز دعوت شد.
از آنجا که وی از کودکی به مجسمه‌سازی عشق می‌ورزید، و متأسفانه در آن زمان هنرستان کمال‌الملک برنامه‌ای در زمینه آموزش آکادمیک این رشته نداشت، راهی اروپا شد. در آلمان، حدود دو سال‌واندی، به آموختن و مطالعه هنر پیکره‌سازی و ریخته‌گری پرداخت.
پس از بازگشت به ایران به آموزش مجسمه‌سازی و ریخته‌گری ادامه داد و نخستین کارگاه مجسمه‌سازی را در ایران (1335) در جاده کرج برپا کرد. در همان سال‌ها بود که استاد به دعوت وزارت فرهنگ‌وهنر، به تدریس در هنرستان‌های هنرهای زیبا، که با کمک مدرسان هنرستان کمال‌الملک تأسیس شده بود، و سپس دانشکده هنرهای تزئینی پرداخت. در طی سال‌های تدریس نیز، در هر فرصتی برای تکمیل آموزش به کشورهای اروپایی مسافرت می‌کرد و دوره‌هایی فشرده را می‌گذراند. او نمایشگاه‌های متعددی از آثار خود برپا کرد و مدتی هم در دانشگاه «دوسلدورف» آلمان تدریس نمود.‌هایی فشرده را می‌گذراند. او نمایشگاه‌های متعددی از آثار خود برپا کرد و مدتی هم در دانشگاه «دوسلدورف» آلمان تدریس نمود.
شادروان استاد علی قهاری، قریب هجده سال، در هنرستان هنرهای زیبا و دانشکده‌های هنر به تدریس مجسمه‌سازی و نقاشی و طراحی پرداخت و هنرجویان بسیاری توسط ایشان با این هنرها آشنا شدند و دانش آن را فرا آموختند. بسیاری از آن‌ها اکنون از استادان مسلم این هنر در ایران و از مدرسان دانشکده‌های هنر هستند. یکی از افتخارات او این است که در طول زندگی‌اش توانست، بیشترین هنرجو را در زمینه مجسمه‌سازی تعلیم دهد. وی می‌گفت: «گاهی کارهای بزرگ میادین را در حضور هنرجویان انجام می‌دادم تا ترس آن‌ها از دست زدن به کارهای سنگین و بزرگ بریزد.» ‌گفت: «گاهی کارهای بزرگ میادین را در حضور هنرجویان انجام می‌دادم تا ترس آن‌ها از دست زدن به کارهای سنگین و بزرگ بریزد.»
استاد قهاری، به موازات تدریس و کارهای هنری، به مطالعه و آزمایش در شیوه‌های ریخته‌گری پرداخت و پس از بیست‌وپنج سال مطالعه و تحقیق در ریخته‌گری مدرن موفق به زنده کردن و احیای شیوه‌ای کهن در ریخته‌گری مجسمه گردید که به شیوه «موم گمشده» معروف است. این شیوه در ایران باستان در پیکره‌سازی رایج بود و توسط ایرانیان به دنیا معرفی شده و امروزه هم این شیوه با نام «واکسینه» یا «پارافینه» در اروپا متداول است و در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. ‌گری مدرن موفق به زنده کردن و احیای شیوه‌ای کهن در ریخته‌گری مجسمه گردید که به شیوه «موم گمشده» معروف است. این شیوه در ایران باستان در پیکره‌سازی رایج بود و توسط ایرانیان به دنیا معرفی شده و امروزه هم این شیوه با نام «واکسینه» یا «پارافینه» در اروپا متداول است و در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود.
در دوران باستان، در بین بسیاری از این اقوام، ساخت مجسمه‌های برنزی و اشیای مفرغی فقط با این تکنیک رایج بوده و نمونه‌های موجود در موزه‌ها از آثار عیلامی گواهی می‌دهد که هنرمندان و صنعتگران ایران باستان از پیشگامان این هنر بوده‌اند.
متأسفانه قرن‌ها بود که این هنر در کشور ما به دست فراموشی سپرده شده بود تا آن حد که نیازهای ریخته‌گری کشور را در دهه‌های گذشته، با هزینه‌ای هنگفت به کشورهای اروپایی مثل ایتالیا و آلمان سفارش می‌دادند. استاد، این شیوه باستانی را، که از عهد ساسانیان به بعد، منسوخ شده بود، پس از حدود پانزده قرن فراموشی بار دیگر در ایران احیا کرد و پیکره‌سازان ایرانی را از فرستادن مجسمه‌ها به اروپا به منظور برنزه کردن بی‌نیاز ساخت. او بیش از چهل سال از عمر خود را برای یادگیری و آموزش این هنر ارزنده باستانی صرف نمود و تعداد زیادی مجسمه با ابعاد مختلف با این تکنیک ریخته‌گری ساخته است.
وی این پدیده را، زمانی که بازدیدی از موزه ایران باستان داشت، با دقت در ساخت مجسمه مرد پارتی (سرباز اشکانی)، که دستش از بازو قطع شده، کشف کرد. این آگاهی سبب شد به موضوع علاقه‌مند شود و روی آن عملاً کار و مطالعه کند. اولین مجسمه‌ای که به شیوه موم گمشده برنزه شد، مجسمه ببری است که هم‌اکنون در مجموعه فرهنگی سعدآباد نگهداری می‌شود.
در فاصله سال‌های 1350 تا 1365، استاد در کارگاه خود به آموزش مجسمه‌سازی و ریخته‌گری و ساخت پیکره‌های مشاهیر و بزرگان علم و ادب و چهره‌های تاریخی ایران مشغول بود. از جمله آثار او در این زمان، می‌توان به تندیس فخرالدین اسعد گرگانی، مولوی، فارابی، ناصر خسرو و پیکره پنج متری باقرخان، سالار ملی و نیز تعدادی نقوش برجسته اشاره کرد. در همین دوران، با سال‌ها تلاش و فعالیت پیگیر و با همکاری مجسمه‌سازان کشور، مقدمات تأسیس نخستین انجمن مجسمه‌سازی ایران را فراهم نمود، که این انجمن در 1368، به همت استاد، شروع به کار کرد.
در 1365 به آلمان رفت و تعدادی از آثارش را در آنجا ساخت. سوژه‌ها بیشتر برگرفته از بزرگان و مشاهیر اروپا و جهان چون گوته، ولتر، گاندی، دکتر شوایتزر،... بود که تعدادی سوژه‌های ایرانی، همچون «عبادت»، «مادر»، «صلح»، «مردی با ابریق»، که الهام گرفته از موتیف‌های مینیاتور ایرانی است، در میان آن‌ها دیده می‌شود.
استاد در این سفر نمایشگاه‌هایی برپا نمود و آثارش در آلمان مورد استقبال عمومی قرار گرفت و از طریق مطبوعات و شبکه‌های تلویزیونی به معرض نمایش گذارده شد. چند اثر از ایشان همچون مجسمه دکتر «آلبرت شوایتزر»، که به موزه شوایتزر هدید شده، در کشور آلمان موجود است. اجرای دیگری از همین مجسمه در یکی از شهرهای مهم مرزی آلمان و فرانسه نصب شده. تعدادی از آثار ایشان نیز در موزه‌ها و مجموعه‌های خصوصی در آلمان نگهداری می‌شود. استاد از سوی مقامات دولت آلمان مورد تشویق قرار گرفت و از ایشان خواسته شد در آن کشور بماند و به ساخت مجسمه مشاهیر آلمان بپردازد و موزه‌ای تأسیس کند. استاد در طول عمر پربار خود به هر جا سفر می‌کرد، با مردم درآمیخته و برای مردم کار می‌کرد و همواره سعی داشت، مردان سرافراز و تاریخ‌ساز و بزرگان عالم بشریت را با بیانی تجسمی به تصویر کشیده و برای نسل‌های آینده تاریخ به یادگار بسپرد.
استاد به علت عشق به وطن، مجدداً به ایران بازگشت و ساخت پیکره مشاهیر ایران را دنبال کرد. چندی بعد، به آلمان دعوت شد و سفارش ساخت مجسمه «مرد بیکار» - قبلاً این اثر را در ایران ساخته بود- را، برای نصب در مقابل ساختمان وزارت کار در برلین، دریافت نمود. همچنین سفارش ساخت مجسمه «گوته- حافظ»، جهت نصب در موزه گوته در «وایمار» آلمان، نیز به ایشان داده شد.
اخیراً یک انجمن فرهنگی آلمانی، که جهت شرکت در کنگره عطار نیشابوری به کشورمان دعوت شده بودند، نیز سفارش ساخت مجسمه «پروفسور هلموت ریتر»، شرق‌شناس و عطارشناس آلمانی، را برای نصب در فرانکفورت به استاد دادند. همچنین آنان طی درخواستی از وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی، با این مضمون که: با دیدن مجسمه عطار اثر استاد، که در نیشابور نصب شده، مسحور این کار شده‌اند، خواستار ساخت مجسمه پروفسور هلموت ریتر توسط استاد و نصب آن در کنار مجسمه عطار در نیشابور شدند. مجموعه پیکره‌ها و تندیس‌های استاد قهاری، که در نقاط مختلف ایران نصب شده، به شرح زیر است:
- زکریا رازی (میدان رازی- تهران) اولین مجسمه‌ای است که بعد از انقلاب اسلامی در ایران نصب شد.
- خواجو کرمانی (کرمان).
- عطار نیشابوری (نیشابور).
- ابوسعید ابوالخیر (میدان منیریه- تهران).
- علامه دهخدا (قزوین).
- فخرالدین اسعد گرگانی (موزه گرگان).
- استاد حسین بهزاد (موزه بهزاد).
... و همچنین پیکره و تندیس‌های باقرخان، ابن‌سینا، ‌حافظ، نیما یوشیج، مولوی، فارابی، ناصر خسرو، شهریار و امیرکبیر. تندیس رودکی داخل سالن رودکی نصب شده و قرار است تندیس استاد شهریار در مقابل تالار وحدت در تهران نصب شود.
آخرین اثر او تندیس سعدی است که ناتمام مانده.
همچنین، تعدادی نقشه‌های جغرافیایی، که توسط استاد به نقشه‌های برجسته تبدیل شده، از وی بجا مانده که نمونه‌های آن در موزه ایران باستان و دفتر ریاست جمهوری موجود است.
مجموعه‌ای از تندیس‌ها و پیکره‌های سایر مشاهیر علمی‌وفرهنگی کشور در مجموعه فرهنگی نیاوران، هم‌زمان با بیستمین سالگرد شکوهمند انقلاب اسلامی، به معرض نمایش همگانی گذارده شد.
استاد حالت‌های آثار خود را به بهترین شکل در آثارش مجسم می‌ساخت. در این طریق وی، به لحاظ اسلوب و مضمون، بیشتر به هنرهای باستانی نظر داشت. او از طبیعت الهام می‌گرفت و پیوندی جداناشدنی با طبیعت داشت.
استاد سال‌های واپسین عمر را در انزوا و بیماری گذراند. از سال‌ها پیش، استنشاق گازهای سمی حاصل از موادی که با آن‌ها کار می‌کرد، و براده‌های فلزات و برنز، موجب آسیب‌دیدگی بخشی از دستگاه تنفسی وی شده بود، آنچنان که سرانجام، در 3 شهریور 1378، در هفتادوسه‌سالگی، به دلیل نارسایی و اختلال شدید تنفسی، جهان را بدرود گفت و به سوی معبود خود شتافت و در بهشت‌زهرا- قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
شادروان استاد علی قهاری، حالتی شاعرانه و عارفانه، روحی بی‌آلایش، لطیف و شکننده داشت؛ آزاده بود و قلبی پاک و مهربان داشت. در عین آرامش ظاهری، زمانی که از زشتی‌های زمانه به تنگ می‌آمد، چون دریایی توفانی، از درون متلاطم می‌شد: کوه، آتش به جگر دارد، اگر خاموش است.
او در هر مجسمه، بخشی از خود را سروده و کارهایش در حقیقت سروده‌های یک شاعر و یک عاشق است که مجنون‌وار تن به عشق سپرده است.
* متن فوق برگرفته از کاتالوگ نمایشگاه استاد قهاری است که در 1378، به همراه مراسم نکوداشت وی در مجموعه فرهنگی، هنری نیاوران، برپا شده بود.
منبع:
دوهفته‌نامه تندیس


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com