IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
پابلو پیکاسو

پابلو پیکاسو Pablo Picasso

قدرت‌اله عاقلی

پیکاسو در بیست و پنجم اکتبر سال 1881 در مالاگا، شهری در اسپانیا به دنیا آمد. او فرزند یک نقاش تحصیل کرده به نام جوز روئیزبلنکو (Jose Ruis Blanco) و ماریا پیکاسو (Maria Picasso) بود که از سال 1901 نام خود را به نام خانوادگی مادرش تغییر می‌دهد. پابلو از همان دوران کودکی به نقاشی علاقه پیدا می‌کند و از ده سالگی نزد پدرش که معلم یک آموزشگاه هنری بود، اصول اولیه‌ی نقاشی را فرا گرفت و دوستانش را با کشیدن نقاشی، بدون بلند کردن قلم یا نگاه کردن به کاغذ، سرگرم می‌ساخت.
در سال 1895 به همراه خانواده به بارسلونا تغییر مکان دادند و پیکاسو در آنجا در آکادمی هنرهای عالی به نام لا لنجا (La Lonja) به تحصیل مشغول شد. در اوایل کار، دیدار او از مکان‌ها و گروه‌های مختلف هنری تا سال 1899 در پیشرفت هنریش بسیار تأثیرگذار بود. در سال 1900 میلادی، اولین نمایشگاه پیکاسو در بارسلونا تشکیل شد. در پاییز همان سال به پاریس رفت تا در آنجا مطالعاتی در ابتدای قرن جدید داشته باشد و در آوریل 1904 در پاریس اقامت کرد و در آنجا به وسیله‌ی آثار امپرسیونیست خود به شهرت رسید.

پیکاسو زمانی که به کار مشغول نبود، از تنها ماندن خودداری می‌کرد و به همین دلیل در مدت کوتاه‌ی حلقه‌ی دوستانش که شامل گیلائوم آپولینر (Guillaume Apollinaire)، مکس جاکوب (Max Jacob) و لئو استین (Leo Stein) و همچنین دو دلال بسیار خوب به نام‌های آمبوریسه ولارد (Amborise Vollard) و برس ‌ول (Berthe Weel) بود، شکل گرفت. در این زمان، خودکشی یکی از دوستانش به روی پابلوی جوان تأثیر عمیقی گذاشت و تحت چنین شرایطی دست به خلق آثاری زد که از آن به عنوان دورة آبی (Blue Period) یاد می‌کنند. در این دوره، بیشتر به ترسیم چهرة آکروبات‌ها، بندبازان، گدایان و هنرمندان می‌پرداخت و در طول روز در پاریس به تحقیق بر روی شاهکارهایش در لوور (Louvre) و شب‌ها به همراه هنرمندان دیگر در میکده‌ها مشغول می‌شد. پیکاسو در دورة آبی، بیشتر رنگ‌های تیره را در تابلوهای نقاشی خود به کار می‌گرفت. اما پس از مدت کوتاهی اقامت در فرانسه، با تغییر ارتباطات، جعبة رنگ او به رنگ‌های قرمز و صورتی تغییر پیدا کرد. به همین دلیل به این دوره دوره رُز (Roze Period) می‌گویند. در این دوران، پس از دوستی با برخی از دلالان هنر، شاعر آن زمان مکس جاکوب و نویسندة تبعیدی آمریکایی، گرترود استین (Gertrude Stein) و بردارش لئو (Leo) که اولین حامیان او بودند، سبک او به طور محسوسی عوض شد، به طوری که تغییرات درونی او در آثارش نمایان است؛ تغییر سبک او از دورة آبی به دورة رز، در اثر مهم او به نام «لس دیموسلس اویگنون» (Les Demoiselles Ovignon) مشهود است. کار پابلو پیکاسو در تابستان سال 1906، وارد مرحلة جدیدی شد که نشان از تأثیر هنر یونان، شبه جزیرة ایبری و آفریقا بر روی او بود که به این ترتیب سبک پروتو کوبیسم (Protocubism) را به وجود آورد که توسط منتقدین نقاش معاصر مورد توجه قرار نگرفت. در سال 1908، پیکاسو و نقاش فرانسوی جرجیس براک، تحت تأثیر امپرسیونیسم فرانسوی سبک جدیدی را در کشیدن مناظر به کار بردند که از نظر چندین منتقد، از مکعب‌های کوچکی تشکیل شده است. این سبک، کوبیسم نام گرفت و بعضی از نقاشی‌های این دو هنرمند در این زمینه آنقدر به هم شبیه هستند که تفکیک آنها بسیار مشکل است. سیر تکاملی بعدی پابلو در کوبیسم، از نگاه تحلیلی (11-1908) به منظر ساختگی و ترکیبی که آغاز آن در سال‌های 13-1912 بود، ادامه داشت. در این شیوه، رنگ‌های نمایش داده شده به صورت صاف و چندتکه، نقش بزرگی را ایفا می‌کند و بعد از این ‌سال‌ها، پیکاسو همکاری خود را در بالت و تولیدات تئاتر و نمایش در سال 1916 آغاز کرد و کمی بعد از آن، آثار نقاشی خود را با سبک نئوکلاسیک و نمایش تشبیهی عرضه کرد. این نقاش بزرگ، در سال 1918 با الگا (Olgo)، رقاص بالت ازدواج کرد و در پاریس به زندگی خود ادامه داد و تابستان‌هایش را در کنار ساحل دریا سپری می‌کرد. از سال 1925 تا 1930، درگیر عقیده با سوررئالیست‌ها بود و در پاییز سال 1931 علاقمند به مجسمه‌سازی شد و با ایجاد نمایشگاه‌های بزرگی در پاریس و زوریخ و انتشار اولین کتابش به شهرت فراوانی رسید.
در سال 1936 جنگ داخلی اسپانیا شروع شد که تأثیر زیادی بر روی پیکاسو گذاشت؛ به‌طوری که تأثیر آن را می‌توان در تابلو گرونیکا – Guernico – (1937) دید. در این پرده نقاشی بزرگ، بی‌‌عاطفگی، وحشی‌گری و نومیدی حاصل از جنگ به تصویر کشیده شده است. پیکاسو اصرار داشت که این تابلو تا زمانی که دموکراسی کشور اسپانیا به حالت اول بر نگردد به آنجا برده نشود. این تابلوی نقاشی، به عنوان یکی از پرجاذبه‌ترین آثار در موزة مادرید، در سال 1992 در معرض نمایش قرار گرفت.
حقیقت این است که پیکاسو در طول جنگ داخلی اسپانیا، جنگ جهانی اول و دوم کاملاً بی‌‌طرف بود و با جنگیدن، با هر طرف یا کشوری، مخالفت می‌کرد. او هرگز در این مورد توضیحی نداد. شاید این تصور به وجود آید که او انسان صلح‌طلبی بود؛ اما تعدادی از هم عصرانش از جمله براک، بر این باور بودند که این بی‌‌طرفی از بزدلی‌اش ناشی می‌شد. به عنوان یک شهروند اسپانیایی مقیم پاریس، هیچ اجباری برای او نبود که در مقابل آلمان در جنگ جهانی مبارزه کند و یا در جنگ داخلی اسپانیا که خدمت برای اسپانیایی‌های خارج از کشور کاملاً اختیاری بود؛ با وجود اظهار عصبانیت پیکاسو نسبت به فاشیست در آثارش، هرگز در مقابل دشمن دست به اسلحه نبرد. او با وجود کناره‌گیری از جنبش استقلال‌طلبی در ایام جوانیش، حمایت کلی خود را از چنین اعمالی بیان می‌کرد و بعد از جنگ جهانی دوم به گروه کمونیست فرانسه پیوست و حتی در مذاکرة دوستانة بین‌المللی در لهستان نیز شرکت کرد؛ اما نقد ادبی گروهی از رئالیست‌ها در مورد پرترة استالین (Stalin)، علاقة پیکاسو را به امور سیاسی کمونیستی سرد کرد.
پیکاسو در سال 1940 به یک گروه مردمی ملحق شد و شمار زیادی از نمایشگاه‌های پیکاسو در طول زندگی این هنرمند، در سال‌های بعد از آن برگزار شد که مهم‌ترین آن‌ها در موزة هنر مدرن نیویورک در سال 1936 و در پاریس در سال 1955 ایجاد شد. در 1961، این نقاش اسپانیایی با جاکوئیلین رکو (Jacquelin Roque) ازدواج کرد و به موگینس (Mougins) نقل مکان کرد. پابلو پیکاسو در آنجا به خلق آثار باارزش خود، همانند نقاشی، طراحی، عکس‌های چاپی، سفال‌گری و مجسمه‌سازی، تا زمان مرگش، یعنی هشتم آوریل سال 1973 در موگینس فرانسه ادامه داد. در سال‌های هشتاد یا نود سالگی، انرژی همیشگی دوران جوانیش بسیار کمتر شده بود و بیشتر خلوت می‌گزید. همسر دوم او جاکوئیلین رکو، به جز مهمترین ملاقات کنندگانش و دو فرزند پیکاسو، کلاد و پالوما (Claude and Paloma) و دوست نقاش سابقش، فرنکویس گیلت (Francoise Gillot)، به کس دیگری اجازة ملاقات با او را نمی‌داد. با گوشه‌گیری پابلو پیکاسو بعد از عمل جراحی پروستات در سال 1965 تا سال 1971، سیل عظیم نقاشی‌هایش و صدها قلم‌زنی بشقاب مسی در معرض دید عموم قرار گرفت. این آثارش در این زمان، توسط بسیاری از رؤیاپردازان نادیده گرفته شد؛ به طوری که داگلاس کوپر (Dauglas Coper)، آثار پایانی او را به عنوان آثار یک پیرمرد عصبانی در اتاق مرگ نامید.


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com