IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
کمیل کلودل

کمیل کلودل

مترجم: پریسا خیراندیش

«کمیل کلودل» فرزند ارشد یک خانواده‌ی بورژوا بود که در هشتم دسامبر 1864 در «فران تاردنوا» چشم به جهان گشود. وی خواهر «پل کلودل» شاعر، نویسنده و سیاستمدار معروف است که چهار سال پس از وی یعنی در سال 1868 به دنیا آمد.
این زن آزاده و هنرمند سرنوشت و آینده‌ای خلاف آنچه مرسوم بود، در پیش‌رو داشت. در هفده سالگی تصمیم گرفت به کار مجسمه‌سازی بپردازد تا بدین‌ترتیب حرفه‌ای برای خود فراهم کند. از این‌رو در سال 1882 به پاریس رفت و در کلاس‌های «آکادمی کلاروسی» با «آلفرد بوشه» که او نیز مجسمه‌ساز بود آشنا شد. اولین آتلیه‌اش در خیابان «نوتردام دشان» را افتتاح کرد. در حالی که در این زمان امری غیرممکن بود که یک زن بتواند به مدرسه‌ بوزار (هنرهای زیبا) وارد شود. (در سال 1889 کلاسی ویژه‌ی بانوان جدای از آقایان تشکیل شد و در سال 1903 این گروه از بانوان «جایزه‌ی رم» را به خود اختصاص دادند. »
او در سال 1883 برای اولین‌بار با «آگوست رودن» ملاقاتی داشت و پس از آن به شاگردی او درآمد و در حالی‌که رودن با همسر خود زندگی می‌کرد، کمیل کلودل الهام‌بخش، الگو و سرمشق، محرم راز و معشوقه وی گشت. وی علاوه بر این که در خلق آثاری همچون «درهای جهنم» با رودن همکاری کرد، تأثیراتی را نیز به معلم و استاد خویش در آثارش القا کرد.
«کمیل کلودل» به تنهایی روی تعدادی مجسمه نیم‌تنه نظیر «هلن پیر» در سال 1882 و پل به شکل جوان رومی در 1884 که ساختارهایی کلاسیک در آنها مشاهده می‌شود، کارکرد در این آثار ما شاهد روحیه‌ای ناتورالیسم و اکسپرسیونیست رودن می‌باشیم که کلودل فقط حالتی کلاسیک و تاریخی به آنها بخشیده است.

از سال 1893 به بعد روابط این دو تن به دلیل نزاع‌ها و کشمکش‌هایی که با «رزبوده» و همچنین خود «رودن» داشت، روز به روز رو به کاهش گرائید، کلودل سعی کرد از فرصت‌طلبی و شهرت چشم‌پوشی کرده و این فکر را از سرش بیرون کند که بعضی آفرینش‌ها و نوآوری‌ها رودن تحت‌تأثیر و تشویق‌های وی بوده است. این جدایی و متارکه تاریخی و غم‌انگیز، باعث شد کلودل خود را در محل سکونت و آتلیه‌اش حبس کند، در حالی که رودن به هیچ چیز جز شهرت و محبوبیت‌هایی که کسب کرده بود و همچنین سفارشات رسمی و اداری که پی‌درپی از راه می‌رسید، فکر نمی‌کرد.
آثار کلودل به تدریج و به طور نامحسوس در مسیری جدید قرار می‌گرفت و این عنصر ناشی از مطالعات و بررسی‌های وی برروی طبیعت بود، چنانچه این دگرگونی در اثر «حرّاف‌ها» در سال 1894 و یا در اثر «کلودل» در سال 1893 به خوبی مشهود است. در همین دوران کلودل آثاری را که به طرز محسوسی نمایانگر هنر شخصی‌اش بود به اجرا درآورد که از آن جمله می‌توان به اثر «سن‌پختگی» اشاره کرد.
کلودل که توسط رودن و پس از آن نیز به تدریج توسط خانواده‌اش طرد شده بود، در طی گذشت سال‌ها در فقر مادی غرق می‌شد. در تنهایی بیمارگون و خود خواسته‌اش و همچنین حالت‌های عصبی و وسوسه‌کننده وی که روز به روز در حال افزایش بود به یکبارگی بسیاری از آثارش، مقالات، مکاتبات و نامه‌هایش را از بین برد.
رئالیسم پرمعنا و گویای این هنرمند را می‌توان از اولین مجسمه‌هایش همچون «هلن پیر» و همچنین «تا سن پختگی» به وضوح مشاهده کرد.
تأثیر رودن بر کمیل کلودل در آثاری همچون «روی دو زانو نشسته» و یا «ساکونتالا» از نظر ژست و عضلات بدن که به صورت برجسته نشان داده شده، حتمی و قطعی است.
غیرقابل انکار است که ما دقیقاً می‌دانیم در دوره‌ای که کلودل اثر «دختر جوانی با دسته‌ی گل» را خلق می‌کند رودن نیز تحت‌تأثیر وی، مجسمه‌های «کهکشان» و «برادر و خواهر» و «سیبل» را پدید می‌آورد.
خارج از تأثیر نانورالیستی که استاد بر شاگردش داشت. آنچه هنر کمیل کلودل را از هنر آگوست رودن متمایز می‌سازد، در حقیقت تصویر ناموزون و نامتعادل مجسمه‌های کلودل،خصوصاً درآثار شخصی (اتوبیوگرافی) وی می‌باشد. «حاجتمند»، «رقص واسی» و «سخن پختگی»، بی‌نهایت نمایانگر این عدم توازن هستند که نگاه هر تماشاگری را به سوی خود جلب کرده و دار عین حال بیانگر اغتشاشات و گسیختگی درونی هنرمند می‌باشد.
ناتورالیسم کمیل کلودل و عدم توازن هستند که نگاه هر تماشاگری را به سوی خود جلب کرده و درعین حال بیانگر اغتشاشات و گسیختگی درونی هنرمند می‌باشد.
ناتورالیسم کمیل کلودل و عدم وابستگی‌اش در آثاری همچون «حرّاف‌ها» و یا «شناگران» متجلی است. او در این دوره از افکار خود و همچنین تأثیر از هنر آسیا صحبت می‌کند. از طرفی دیگر این هنرمند در ساخت آثار خود از ترکیبات مختلط، از مصالح و مواد سخت همچون سنگ مرمر و سنگ یشم استفاده می‌کند. با این هدف که خود را از رودن متمایز نشان دهد.
او به تنهایی سنگ‌های مرمر و یشم را دقیقاً در اندازه و تراش‌های صحیح قالب‌ریزی می‌کند، شکل می‌دهد و می‌پردازد. او نمی‌خواست شخصیتی همانند رودن داشته باشد که با ترفندهای زیرکانه کارهایش را آماده می‌کرد بلکه تمایل داشت در حالی که به آرامی به ماده شکل می‌بخشد، زندگی خود را داشته باشد.
«کمیل کلودل» در 19 اکتبر 1943 بعد از سی سال گوشه‌گیری خودخواسته از دنیا رفت.
مأخذ:
Le monde des Arts
منبع:
دوهفته نامه هنرهای تجسمی تندیس، شماره 9، ص 15


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com