IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
آنسلم كايفر

آنسلم كايفر

من در تابلوهايم داستان مي‌گويم تا نشان دهم كه در پس آن چيست، رخنه‌اي مي‌سازم و به درون مي‌روم.
آنسلم كايفر در اين دو اثر، بي‌عنوان از مجموعة فرشتة تاريخ (1989) و ليليت (90-1988)، گويي در نقطة عطفي از تاريخ ايستاده است. زندگي حرفه‌اي او دعوتي بود از مردم آلمان براي آن كه ويراني جنگ و به ويژه كشتار دسته‌جمعي يهوديان را به ياد آورند و از آن اظهار ندامت كنند. او همچنين شخصيت هنري تنهايي بود، از اين لحاظ كه به منظره و پيچيدگي اساطير تاريخي ومذهبي در زمان اعتبار دوباره بخشيد كه همه در پي جنبش حداقل‌گرايي، تصوير و اسطوره را كنار گذاشته بودند و امكان «خلق هنر» به هر معناي سنتي اين اصطلاح را انكار مي‌كردند. در سال 1989 جنبش سياسي براي وحدت دوبارة آلمان قدرت يافته بود و در سال 1991 كايفر عاقبت آلمان را به قصد اقامت در فرانسه ترك كرد، و دومين نيمة گذر عمر خود را آغاز كرد.
يكي از راه‌هاي درك آثار كايفر، از طريق شمايل‌نگاري اوست، اما اين آثار بسيار بيش از عناصر و مضامين منفرد خود هستند و بيشتر مي‌توان آنها را علامت‌هايي بر زمين دانست تا خود زمين. كايفر آگاهانه آثارش را با لايه‌هايي از معنا پر مي‌كند كه گويي مثل كيمياگر قرون وسطي، از طريق آنها در پي دگرگوني و تعالي است.
نمايشگاه سال 1989، فرشتة تاريخ، قربانيان جنگ و خاطره، بر تصاوير ساده، بال‌ها، سرب، خاكسترها، و برنيس،‌قهرمان اسطوره‌اي (كه موهاي زيبايش را به عنوان نذر تراشيد تا شوهرش، بطلميوس سوم، پيروز از جنگ آسيا باز گردد) و ليليت متعلق به سنت‌هاي سومري و قباله‌اي متمركز بود.

هواپيما نمادي است از قدرت و تجاوز و نيز نمادي از ايكاروس كه چنان به سوي خورشيد بالا رفت كه سوخت؛ دود، به تعبير ميرچا الياده (كه كايفر آثارش را مي‌خوانَد) مظهري است از آتش با توانايي جادويي و دگرگون‌كننده‌اش كه مي‌تواند سرب را به طلا مبدل كند؛ خاكستر ردپاي باقيمانده از چيزي است كه پس از زدودن آتش باقي نمي‌ماند. در عرض همة اين‌ها گسستگي است، چه هست و چه مي‌توانسته باشد و چه مي‌تواند باشد. اين اثر حسرت همة اين‌ها را دارد.
در ليليتْ سرب به كار رفته، نه صرفاً رنگ سرب چنان كه در عكس بي‌عنوان مي‌بينيم، بلكه مادة سرب. از اين‌رو، اين نقاشي دستخوش تغيير شيميايي دائمي است و نيز به علت نرمي‌اش، شكننده و شكل‌پذير است. بر اين زمينه كايفر مصالح ديگر خود را كه گاه در كنش متقابل با سطح تصويراند و گاهي سوار بر آن، مي‌ريزد و مي‌پراكند. كار كايفر در اينجا به آثار پولاك نزديك مي‌شود با اين تفاوت كه قصد كايفر روايت داستان است، ابهام مي‌آفريند و به بيننده فرصت مي‌دهد تا وارد تاريخ شود و سنگيني آن را احساس كند.
كايفر در ليليت رشته‌هاي پيراهن زنانه‌اي را در حال كشيدن هواپيمايي نشان داده است. در اين‌جا رشته‌ها، مثل دوماري كه از بهشت عدن گريختند تا خبر دهند كه چه گذشت، در اثر كايفر جاري هستند. لباس زنانه را به عنوان نمادي قوي از زن‌هاي تاريخ مثل برونهيلده، شولميت و ليليت كه هر كدام از فاجعه‌اي بزرگ جان به در بردند به كار گرفته است. معلوم نيست كه ليليت از نظر كايفر روح شرير اسطورة قباله‌اي، نخستين همسر آدم، است يا چهرة تيرة شولميت يا «ليل» (lil) بابلي، به معناي «باد» يا «روح». احتمالاً او هر سه شخصيت را در قالب اين تصوير چندوجهي و مبهم در نظر داشته است.
آنسلم كايفر – شمن، كيمياگر، نقاش – مي‌خواهد به همة كساني كه به اين اثر مي‌نگرند يادآور شود كه از خاك ومتعلق به تاريخ بشر هستند، و اين كه رستگاري را بايد در همان‌جا يافت.

رُزماري كراملين

فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com