IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
ارسلا ردینگزوارد

گفت‌وگویی با ارسلا ردینگزوارد

باهتمام: Jan Garden – Castro
ترجمه: ژیلا مبصر

موضع‌نگاری روح
ursola von Rydingsvard بیشتر شهرتش برای کارهای یادبودی و تاریخی‌اش که از چوب سیرو لبنان که تجسمی از اجداد لهستانی و کودکی سخت او در آلمان، در پناهگاه‌های پناهندگان لهستان و بازی‌هایی که در کودکی انجام می‌داده می‌باشد. تلفیقات انتزاعی او باعث می‌شود که بدن به عنوان سمبل اشتیاق‌ها و جدال‌های درونی مطرح گردد.
او علاوه بر استفاده از اره‌های گرد برای تراشیدن سرو برای بزرگتر نشان دادن از حد طبیعی که به نظر بدون انتها و بیان‌گر تلویحی می‌باشد دنباله‌رو مسیر بدن خود و دیگران است و در کارهایش نمایانگر نقاط قابل تصور فیزیکی و روحی، از پوست بدن گرفته تا جای زخم و لایه‌های دیگر بدن و حتی قسمت‌های‌ درونی می‌باشد. این لایه‌های معنی‌دار در نمایشگاه اخیرش مشاهده می‌شود. کارهای جدید او بررسی اشکال مؤنث که به طور همزمان پروراندن زیبائی شناختی چوب سرو و رزین پلی اورتان می‌باشد و در آن زنان زندگی خود را تجربه می‌کنند و این که چگونه هنر می‌تواند هم بیان‌گر و هم مسکن اتفاقات دردناک در تاریخ و دوره زندگی باشد.

آیا می‌توانید شرحی بر نمایشگاه اخیر خود «sylwetka» که بیشتر توجه به شرح حال مختصر زن است بدهید؟
ج: من این نام را برای نمایشگاهم در نظر گرفتم که سمبل بیان مختصر و مبهمی از زن می‌باشد ولی این بدان معنا نیست که فقط تأکید بر این موضوع داشته باشم. من همیشه نگرانم و دلم می‌خواهد معانی بسیاری غیر از نامی که من گذاشته‌ام به دست بیننده بیاید.
پاکت دیواری بزرگ که به طور لذت بخشی مبهم و شبح مانند است از چه جنسی است؟
به عقیده من تیتر نمایشگاه لزوماً نباید در برگیرنده همه محتویات آن باشد. اجزاء یک کار طوری گردآوری می‌شوند که احساس لجبازی و سرسختی به وجود می‌آورد همچنین در این اثر قسمت‌های عمیق و تیره در داخل آن قرار دارد و پشت آن مسطح است تا بتوان به دیوار آویزان گرد. قسمت مسطح به وجود آورنده یک سطح زیر استخوانی برای آویزان کردن آن می‌باشد. دلم می‌خواست این کار بزرگتر از اندازه طبیعی انسان باشد ولی این از نظر تناسبات بدنی یکی از باریک‌ترین و ظریف‌ترین کارهای دیواری من است:
هر یک از کارهای این نمایشگاه به نظر می‌آید که بیانگر شرایط معاصر هستند. آیا می‌خواهید درباره جام منفجر شده توضیحاتی بدهید؟
من روی این ظرف خیلی که کردم و سال‌های متمادی آن را اصلاح می‌کردم. من چوب‌ها را به صورت ورقه درآوردم و آن‌ها را در فضاهای مختلف طوری قرار دادم که از نظر خودم قابل قبول باشد. در فضاهای خالی آن هزاران هزار لایه فلزی فرو کردم و سپس رسوبات فلز را به خورد این سطوح دادم و در نتیجه یک قهوه‌ای پر رنگ به دست آمد؛ یک قهوه‌ای مایل به قرمز. رنگ فلز خورده شده سوخته که دقیقاً متضاد رنگ چوب سرو می‌باشد.
اگرچه کار شما به نام spreading Blue با کارهای دیگرتان متفاوت می‌باشد ولی حالت سمبولیک شدید دارد. در این باره بگویید.
این کار من ارتباط نزدیکی با دیگر کارم Landrollers که در محلی بنام: Stormking در سال 1992 به بلندی 14 فوت از درخت سرو به قطر 4 4 نصب گردیده، دارد. من این درخت را تا سطح کنده آن تراشیدم و طرحی برای آن در نظر گرفتم. در فکرم تصور یک رومیزی که در اسید گذاشته شده بود و اگر به آن نگاه کنید متوجه ناسازگاری‌ها و سوراخ‌های تمیز منظره که به وسیله اسید خورده شده می‌شوید. این اثر در حقیقت دنباله همان کاری است که گفتم به نام Landrollers است با این تفاوت که رومیزی سوراخ‌های بیشتری دارد نه مثل کهنگی. در این کار نوعی غم در سطوح داخلی سوراخ‌ها می‌بینید. هیچ چیزی آن را نگه نداشته است و به صورت شناور قرار دارد. این کار احساس درون‌گرائی شدیدی را انتقال می‌دهد. در گذشته، من راجع به خانمی شنیدم که او آن‌قدر از نقطه و سوراخ خوشش می‌آمده که همه اشیاء منزل خود را سواخ‌ سوراخ کرده بود. من سطح این سوراخ‌ها را سفید کردم درست مثل خانه‌هایی که در دهات کوچک لهستان از چوب و کنده درخت ساخته می‌شود.
همچنین شما اثری خلق کرده‌اید به نام Larg Ring تا نمایانگر یک روح پیرو جا افتاده است. درباره آن‌چه می‌گویید؟
این کار در حقیقت نمونه کوچکی است. من در فکرم یک تخته پرش شنای فانتزی بود. چون لایه‌های قارچ مانند درخت سرو را خیلی دوست می‌داشتم، این کار را انجام دادم و قبلاً چنین کاری نکرده بودم. قرار دادن برجستگی‌های قارچی شکل درخت سرو در بین لایه‌های آن و به وجود آوردن فضاهای باز شده که بتوان لایه‌های نازک فلزی در داخل آن‌ها قرار داد تصور رباط‌های بدن و یا تاندون‌ها را به وجود آورد. خودم می‌دانم که این کار شبیه این دو چیز نیست ولی من آن را به عنوان فانتزی رباط و تاندون می‌دانم. این حلقه را می‌توان به عنوان جهانی که به دور خود در گردش هست نیز تعبیر کرد.
بدن انسان به عنوان سمبل شامل چه چیزهایی است.
من در تمام کارهایی که تاکنون ساخته‌ام از اجزاء بدن خود و یا دیگران استفاده کرده‌ام. برای مثال در کار berwici-pici pa ناگهان به فکرم رسید که لب را بکشم در حالی که آرواره ثابت است، بنابراین اثری را ساختم که در آن استخوان فک مانند دیواری بی‌حرکت است درست برعکس لب که می‌تواند به هر شکلی درآید و شخص می‌تواند آن را به صورت هولناکی بکشد.
آیا berwici-pici pa با بخش‌های دو برابر می‌تواند ملهم از تصور یک خانواده باشد.
در این اثر منظور من ایجاد یک صف و ردیف خوشایند است. این اثر در حقیقت عکس‌العملی در مقابل ساختمان Bloomberg با لبه‌های خط‌کشی شده و صاف و کوچک بود. در حقیقت می‌خواستم یک اثر مبتدی، اما پراحساس که بتواند از دیوار جدا شده و به طرف ورودی کشیده شود بسازم. طول این اثر 88/3 فیت می‌باشد.
بعضی از کارهای شما صورت‌های مسطح می‌باشد در اثر: pair of weeping plates از چه چیز الهام گرفته‌اید؟
آوریل گذشته من دچار سیل مهیبی شدم. یادم می‌آید به خانه کوچکی که در کنار رودخانه داشتم رفته بودم. وقتی سیل شروع شد حیاطی باقی نماند. اگر از اطاق وارد حیاط که مانند رودخانه شده بود می‌شدم سیل مرا با خود می‌برد؛ البته تمام گیاهان و درختان تنومند را نیز با خود برد. من دچار ترس عجیبی شدم. برایم باور نکردنی بود که نتوانستم خانه و زمین خود را حفظ کنم. مدت زیادی طول کشید تا بتوانم از حالت عصبانیت درآمده و محو ابهّت باورنکردنی سیل شوم و در برابر این حقیقت سر تعظیم فرود بیاورم. بعد از آن بود که این آثار را به وجود آوردم. این بدان معنی بود که خیلی چیزها خارج از قدرت بشر است.
در مورد اثری به نام Damski czepek چه ریسکی کرده‌اید؟
این اولین باری بود که از urethane استفاده می‌کردم و مدت‌ها گشتم تا این ماده را که بتواند نور را به نحوی که موردنیاز من است پیدا کنم. وقتی ماده موردنظر را پیدا کردم شروع به امتحان این که نور روی آن‌ها چه اثری دارد کردم. در مسیر کارم گونه‌ها و لبه‌هایی ساختم و قالب آن‌ها را گرفتم و دوباره شروع به آزمایش کردم تا ببینیم چه قسمت‌هایی را برای ساخت نهایی باید بتراشم که بتوانم منظور خود را بیان کنم. من خواستم نشان بدهم که با urethane هم می‌توان ارتباط انسانی برقرار کرد. این اثر در وسیع‌ترین محوطه madiso park نصب گردید و وقتی نور به آن می‌تابد حالت بسیار دراماتیکی به وجود می‌آورد.
شما گفته‌اید که czarazbabelkami یک کاسه غول‌آسا با ذرت بو داده است که اطراف آن چسبناک و برجسته گردیده و سمبلی از لباس گرمکن محبوب شما در زمانی است که شما در هشت سالگی در کمپ پناهندگان به تن داشته‌اید؟
بله این اثر شاید بزرگترین پیاله‌ای بوده که من ساختم. این یک پیاله قدیمی و جادوئی است. در این اثر دانه‌های ذرت در بین تاروپود بافته شده گرمکن قرار گرفته ولی در لهستان گاهی هم به جای آن در گلوله‌های پشمی گوسفند در بین تاروپود می‌گذارند و در قسمت کمر و گردن آن را حاشیه بافی می‌کنند. قطر این اثر در قسمت پائین کمتر و در قسمت بالا خیلی خیلی بیشتر است و آن یازده فیت عرض در قسمت بالا دارد و بلندی آن هفده فیت می‌باشد.
آیا حرفی برای خوانندگان در مورد این نمایشگاه در Madison square pank برای دو یا سه سال آینده دارید.
این برای من فرصت خوبی بوده که برای عامه مردم در سطح بزرگ کاری انجام دهم. مردم مجبور نیستند برای دیدن کارهای من بلیط بخرند، مجبور نیستند وارد فضای بسته یک موزه شوند. آن‌ها در فضای باز اگر دلشان بخواهند نگاه می‌کنند و اگر نه نگاه نمی‌کنند؛ یا لذت می‌برند و یا لذت نمی‌برند. هر کسی که در حال پیاده رفتن به سر کارش است، همانطوری که در حال خوردن نهار است و یا در حال گفتگو با دیگری در محل پیاده‌روی پارک می‌تواند کارهای مرا ببیند. من از یک منطقه دور زراعی در لهستان آمده‌ام. والدین من به سختی خواندن و نوشتن بلد بودند و هیچ درکی از موزه و این داستان‌ها نداشتند. بنابراین من به این موضوع که بینندگان عام داشته باشم خیلی اهمیت می‌دهم. این پارک از نظر وسعت و طرز ساخت برای کار من بسیار مناسب بود. چون این پارک به قسمت‌های مشخصی تقسیم شده و تصور اطاق‌های بسیار مناسب را برای من به وجود می‌آورد.
تأثیر کارهای خود را در دیگران چطور ارزیابی می‌کنید.
پاسخ به این سئوال بسیار مشکل است. من مایلم که کارم پیشرفت کند و می‌توانم بگویم که مهم‌ترین مسئله در زندگی من پیشرفت در کارم است. پس سعی می‌کنم بیشتر به عمق مطالبی بپردازم که برایم مهم است. من چون روح و روان خود را خوب می‌شناسم می‌داانم به چه مطالبی باید بپردازم. یک اثر بسیار حساس و شکننده است و نمی‌توان آن را به عنوان یک تکیه‌گاه تفسیر کرد. یک اثر فقط می‌تواند بیان‌گر حرف قاطعی باشد. هم‌چنین یک اثر می‌تواند جنبه سمبولیک داشته باشد که آن هم ممکن است با توجهات یا مخالف‌های شدید روبه‌رو گردد. من در سطح بسیار مطمئنی نیستم ولی دلم می‌خواهد که کارهایم در یک فضای روحانی به نمایش درآید که بتوان ریسک بیشتری در مورد میدان روانی خود بنمایم.
منبع:
Sculpture Feb 2007


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com