IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
پاکو پستانا

پاکو پستانا

ترجمه و تنظیم: مهران ملک

خواسته‌های ناخودآگاه پستانا
پاکو پستانا هنرمندی خلاق، رها، خودآمیخته و ویژه است و در خیل هنرمندانی که به نوعی در مراکز آکادمیک هنر و یا مراکز تحصیل کرده و آموزش دیده‌اند جای نمی‌گیرد.
او در طول زندگی خود در زمینه‌های بسیار زیادی تجربه اندوخت و شغل‌های بسیار پر مخاطره و گوناگونی را انتخاب کرد و به سفرهای زیادی رفت؛ حتی مدتی در لژیونی در آفریقا خدمت کرد. از این‌رو مطالعات نامنظم اما گسترده‌ای را از سر گذراند. زندگی او سرشار از پیچ و تاب میان ادبیات و هنر است و در زمانی که بیشتر از 28 سال نداشت وارد جهان مجسمه‌سازی شد و بدون هیچ درآمدی به کار مشغول شد، علاقه وافر او به هنرهای گوناگون او را به سوی شعر و شاعری سوق دارد. او نه تنها شعر می‌سراید بلکه خالق نوشته‌ها و مقالاتی است که سرشار از خصایص شخصی و تخیلی است و فرمی قالب شکن و انقلابی دارد.
پستانا نمونه هنرمندی است که به ریسک و خطر دست می‌زند، از قالب‌پذیری یعنی تبعیت از قوانین و دستورات بیزار است و شاید تحت تأثیر مشرب دیونوسوسی است تا آپولونی، گویی به جای منطق و بصیرت، مستانه می‌آفریند.
احساس زندگی، جادوی تجربه، رمز و راز، جرقه‌های پنهان و آشکاری که ترحم‌انگیز است، ترحمی عاطفی و حتی غیرمنطقی در آثار او موج می‌زند.

بسیاری از کارهای او حالتی نمایشی دارد، تجربه دیدار آثار او تفاوت چندانی با ورود به جنگل آیینی و توتم‌وار ندارد یا ورود به کلیسای در جزیره رابینسون کوروز پستانا خود را وقف به هم پیوستن عناصر زیادی می‌کند و گویی به کلاژی بزرگ دست می‌یابد، به این ترتیب به تصاویر بصری دست می‌یابد که حاوی حس وحشت است، او به مسائل کوچک گرایشی ندارد و میزان بالایی از حالات مختلف انسانی را به هم ربط می‌دهد، به همین دلیل است که آثار او اغلب اوقات داستان‌هایی است که به نوعی مجسمه زندگی نامه‌اش می‌باشد و شامل حکایات، تجارب و اتفاقاتی که در زندگی‌اش رخ داده و نیز شامل آمال و خواسته‌های ناخودآگاه اوست.
او در پی کشف حوزه‌هایی است که استدلال به دشواری به آن دست می‌یابد، کارهای او واقعاً استعاره‌ای بصری هستند، جزایری عجیب و سورئالیست، حوزه‌هایی که خارج از منطق و تعلق و ارزیابی است.
پاکو پستانا عناصر خلاق و انقلابی سورئالیسم و دادائیسم و سایر هنرهای آوانگارد را با هم ترکیب می‌کند، او می‌خواهد وجدانی را که گاهی به شدت تجربی و عقلانی است بیدار کند، از غرور ناپسندیده‌اش بکاهد و با سایر فرهنگ‌ها و نژادها و واقعیت‌ها آشنا کند و به این دلیل به فرهنگ‌هایی که از سر تحقیر بدوی خوانده می‌شود، علاقه‌مند است آثار او مملو از تداخل حس‌ها و برخوردهای گوناگون است. بنابراین دنیای چند رنگی می‌سازد که عناصر آن با هم در تضادند و به هم پیوند می‌خورند، این است کشور پستانا سرزمینی که به جنگ با دنیای واقعی می‌پردازد، با زندگی روزانه نبرد می‌کند و علیه قوانین هنر و اخلاق قد علم می‌کند و خلق می‌کند.
سرزمینی که در آن رنج م و سرمستی در گذر است، چرا که برای خالق اثر درد مسئله‌ای شناخته شده است و خشونت درمان درد. او از قرنی خشن و بی‌رحم صحبت می‌کند از اروتیسم، از فضایی محدود برای چیزهای مقدس می‌گوید و از تخریب و نابودی که همراه و دوشادوش خلق وجود دارد.
بسیاری از آثار پستانا مانند موزه‌ای تخیلی از اشیاء گوناگون و عجیب است، سربازهای اسباب‌بازی، ناخن، کود، خون و چربی، شبکه‌های بزرگ، قلاب‌های قصابی، شاخ گاو، استخوان، قفل، دکمه، زنجیر و تله و...
پستانا عناصر غیرمرسوم را حفظ می‌کند و به آن‌ها با عملکردی جدید، بعدی دیگر می‌بخشد، به این صورت به نگرشی جدید و به گونه‌ای زیبایی خشونت‌آمیز می‌رسد و به هنر پاپ نزدیک می‌شود. به هنری که با سنت هنرهای زیبا به پیکار برمی‌خیزد و اصرار می‌ورزد که فرهنگ مردم با شکل‌های انبوهش به اندازه هنرهای زیبا اعتبار دارد و همراه با آن به حیاتش ادامه می‌دهد. پستانا در آثارش نمی‌خواهد مخاطب خود را متعجب سازد، بلکه می‌خواهد درها را به چیزهایی که ممنوع است باز کند. با توجه به چنین گرایشی او برای به تصویر کشیدن واقعیت، بسیاری از نمایشگاه‌های اخیر خود را در موزه‌ها و فضاهای بزرگ به نمایش می‌گذارد که ارتباطی غنی با فضا دارد و مملو از موارد طنزآمیز، نمادین و غیرمنتظره است که باعث خودآگاهی فرد می‌شود. به این ترتیب او از زندگی روزمره و عامیانه فرار می‌کند و برای بینند. احساساتی از قبیل ترس و خشونت، هیجان، وقاحت و شهوت و... را به تصویر می‌کشد.
در آثار پستانا همچنین حس پوچ‌گرایی وجود دارد اما این حس مانع از عشق شدید او به طبیعت و فروتنی بسیار او نسبت به زندگی نمی‌شود.
بسیاری از نمایشگاه‌های او به صورت کمپوزیسیونی نمایشی عرضه می‌شود، او بعضی از خبرهای برپایی نمایشگاه‌ها را دوست ندارد، احساس او بیشتر مانند یک طراح است و نمایشگاه‌هایش شبیه به طلسم و جادوست، احساس کودکانه را بر می‌انگیزد یا بعضی از مناسک خاص از جمله شب زنده‌داری و یا قربانی حیوانات را به یاد می‌آورد.
پستانا بعضی از آثارش را دوباره به گونه‌ای دیگر به نمایش می‌گذارد و به این طریق اتفاق دیگری را می‌آفریند، با حسی متفاوت آن صحنه‌های نامتعارف و مخلوقات عجیب و ماشین‌های نامتحمل و ابزار ناممکن را دوباره درهم می‌آمیزد، بنابراین مخاطب اصلاً متعجب نمی‌شود که در میان اشیاء چوبی که عنصر اصلی در جهان پستانا محسوب می‌شده شاهد حضور اشیایی دیگر باشد. از طرفی گاهی اعتقادات و گاهی وقت‌ها نقاط حائز اهمیت جشن‌ها و آئین‌های مشهور را کپی می‌کند.
او حتی زمانی که خود را در آثارش مخفی می‌کند – وقتی که چهره و ماسک را نمایش می‌دهد – باز هم وجودش واضح و آشکار است چرا که هنرپیشه بزرگی است، هنرپیشه‌ای که کار و زندگی او یکی است.
شخصی که به هیچ شبکه‌ای متصل نیست اما رها است، او به راه‌های متعارف نمی‌رود بلکه مسیرهای سری و ناآشنا را می‌پیماید و تنها به سرانجام رسیدن مواد کارش می‌تواند محدودیتی در برابر تخیل بی‌حد و مرزش باشد.
پستانا با خودآموزی به چنین نظریاتی رسیده است، با زندگی سرشار از تجارب مختلف و تجارب کارهای سخت و کنجکاوی مستمر و مطالعات و سفرهای چند سویه‌اش و همچنین یاری گرفتن از حس شاعرانه که بسیار برون‌گر است تا حسی که: خلق بسیاری از اشعار ختم می‌شود، مجسمه‌های پستانا سرشار از واژه و شعر است.
منابع:
1 – ARTISTS Sculptors/ Nara Galicia Edicions. S. L
2 – هنر در گذر زمان، هلن گاردنر، محمدتقی فرامرزی، نشر نگاه و آگاه، 1365
3 – www. webcrawlez


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com