IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
اُلیویا برنارد

اُلیویا برنارد

منبع: Sculpture August 2004
مترجم: دلبر شهباز

اُلیویا برنارد در طول چند دهه‌ی گذشته به عنوان هنرمند عرصه‌ی Mix Media شناخته شد که اخیراً در نیویورک و ماساچوست آمریکا آثار حجیمی را به نمایش گذاشت. در واقع وی با استفاده از ماده‌ی هیدروکل Hydrocal توانست نوعی ثبوت و بی‌تحرکی را در مجسمه‌هایش به وجود آورد. در آثار پیشین او می‌توان احجام بزرگ چون تابوت، قایق یا حتی چیزی شبیه کیفی بزرگ را مشاهده کرد که به کمک تیرک‌هایی از سقف آویزان شده بودند.
آثار این هنرمند به دو گروه متفاوت تقسیم می‌شوند، گروهی کاملاً واضح و گروه دیگر پیچیده و نامشخص، در جایی تیرک‌ها کاملاً جنبه کمکی داشته و در اثری دیگر خود تبدیل به عنصر باهویت شده‌اند. چوب‌هایی با برش‌های ضمخت و خشن، چیزی شبیه روح یا توتم که با قطعی بسیار بزرگ در جلوی گالری مشاهده می‌شوند. بعضی درهم پیچیده شده و برخی دیگر چون شاخه‌هایی پوسیده یا جمجمه‌ای پوشاکی که روی آن دستاری کشیده شده تصور می‌شوند. این مجسمه‌ها مواردی حتی بسیار زیبا و ماهرانه رنگ‌آمیزی شده‌اند. تیرک‌های سیاه در گستره‌ی وسیعی از رنگ‌های اخرایی روشن و تیره نقاشی شده‌اند.
گروه دیگر کارهای او با باند تکمیل شده‌اند. شکل‌هایی پیله‌مانند که درهم تنیده شده یا برآمدگی‌هایی که باندپیچی شده توانسته‌اند دیدگاه غالب و تا حدی ضد و نقیض را برای بیننده القا کنند. به طور کلی می‌توان وجود روحی را در داخل این احجام حس کرد که آزاردهنده به نظر می‌رسند. لیکن همین روح‌های آویزان، هسته‌ی اصلی کارهای او در این چیدمان محسوب می‌شوند.

در هنگام کار، مدل او با لباس‌هایی که به تن دارد، حالتی خاص و مهیج به خود می‌گیرد و در این زمان او باندها را آغشته به ماده‌ی هیدروکل کرده و به بدن او می‌چسباند. آن چه جالب است نامعلوم بودن نتیجه کار است. او با وسواسی خاص اتفاقاتی که به دست آمده را شکل می‌دهد. گاهی کار کردن روی بخشی از بدن چون شانه‌ها، آرنج و دیگر اعضاء می‌تواند تمام‌کننده کار باشد. در انتها بافت‌های خاص با حس درونی هنرمند تلفیق شده و صحنه‌ی رضایت‌بخشی را ایجاد می‌کند. این هنرمند ماده‌ی مورد استفاده در کارش را به خوبی می‌شناسد و ترسی از شکستگی یا ترک خوردن کار ندارد. چنان‌چه کارهای جرج سگال1 را دیده باشید شباهت‌هایی را در آثار این دو هنرمند می‌یابید. لیکن شیوه‌ی کار برنارد تا حدی عکس شیوه‌ی کار سگال است. جرج سگال یک قالب روی کلّ کار می‌گیرد و یک فضای مثبت را از داخل آن بیرون می‌آورد، در حالی که برنارد از خود قالب به عنوان مجسمه استفاده می‌کند. نتیجه کار او به نوعی نمایش حرکتی است که از داخل شکستگی‌های کار مشاهده می‌شود. این گونه احساسی می‌شود که رقص و حرکت کاملاً در آن نفوذ کرده و تجسمی زیبا و درک‌شدنی را برای بیننده ایجاد می‌کند.
قسمت‌های برآمده یا استخوانی به زیبایی از داخل توده‌ای انتزاعی قابل لمس هستند. برای مثال مجسمه شماره‌ی یک در نمایشگاه شامل حجمی است صدف‌گونه که اعضای داخلی بدن را با رنگ‌های بنفش و صورتی و به گونه‌ای درهم‌تنیده شده نشان می‌دهد. فرم‌های چون قلب، شش یا رگ‌های مختلف در این اثر قابل مشاهده است. مجسمه‌ای آویزان شده از چوبی خمیده که گویی لباس کهنه بر تن کرده و این پارچه‌ی مندرس و فرسوده که انتهایی باریک و دنباله‌دار را در پایین اثر ایجاد کرده، حسی عجیب چون وجود اژدهایی عظیم را تداعی می‌کند. شاید او می‌توانست حسی دیگر چون وجود ابرهایی بی‌جان را تداعی کند ولی این گونه نیست. برنارد زمان زیادی از سال را به گرفتن عکس از آسمان می‌پردازد پس می‌توان گفت او به درجاتی از بلوغ ذهنی و بینش زیبایی‌شناسی رسیده و توانسته بیان خود را با شیوه‌ی خاص خود به خوبی نشان دهد. برنارد اهداف خود را این گونه توصیف می‌کند: «مجسمه‌های من وسیله‌ای هستند برای بیان هر آنچه جاودانه است، زیباست و یا حتی فانی و زودگذر است و نیز ستیزی است در مقابله خوف، ترس و هر آنچه دردناک است.» او را می‌توان مظهری از شجاعت و بی‌باکی دانست.
پی‌نوشت:
1 – George Segal
منبع:
دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس، شماره چهل و نه، ص 16


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com