IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
کورژاک زیولوفسکی

کورژاک زیولوفسکی

منبع: azyhorse. org
مترجم: هستی واء

اسب سرکش
Crazy Horse در سال 1842 در «رپید کریک» به دنیا آمد و در 6 سپتامبر سال 1877 در فورت رابینسون در حالی که در زیر پرچم صلح موقت از پشت، توسط یکی از سربازان آمریکایی زخمی شده بود در سن 35 سالگی درگذشت. وی با تنها راهی که می‌شناخت از مردمش و روش زندگیشان دفاع می‌کرد... اما... زمانی که دید معاهده 1868 یعنی معاهده‌ای که به امضای رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا رسیده بود، شکسته شد، گفت: مادامیکه رودخانه‌ها جاری است و سبزه‌ها سبز می‌شوند و درختان برگ می‌دهند، تپه‌های سیاه برای همیشه سرزمین‌های مقدس سرخ‌پوستان لاکوتا خواهند بود. وی زمانی که دید رئیس آن‌ها یعنی «خرس پیروز» به دلیل خیانت نابود شد... زمانی که قول آژانس‌های دولتی را در فراهم‌آوری تعهدات معاهده گوشت، لباس، چادر و مایحتاج زندگی) در قبال گرفتن زمین‌هایشان و سکونت آن‌ها در محلی دیگر دید... و زمانی که دید مردمش و روش‌های زندگی آن‌ها از بین برده می‌شوند... تنها در این زمان بود که از امضای هرگونه معاهده‌ای خودداری نمود. این بنا، به عنوان یادبودی از Crazy Horse در کوه تراشیده شده است. دست چپ مجسمه در جواب مرد سفیدپوستی که از او پرسیده بود: اکنون سرزمین‌های شما کجاست؟ به نقطه‌ای اشاره می‌کند و می‌گوید: «سرزمین من جایی است که مردگان من در آن دفن شده‌اند.»
29 می‌1949، کورژاک زیولوفسکی

بی‌شک بدون کورژاک زیولوفسکی هیچ یادبودی از Crazy Horse وجود نداشت تاریخ او همیشه مربوط به داستان فوق‌العاده‌ای خواهد بود که در خانه و استودیوی چوبی، کارگاه و گالری‌های مجسمه در Crazy Horse منعکس شده است. زندگی و کارهای او برای بسیاری خصوصاً جوانان الهام‌بخش است. هرچند که شهرت او به واسطه‌ی کوه‌تراشی است اما قبل از این‌که به غرب بیاید مجسمه‌سازی مشهور و یکی از اعضای انجمن ملی مجسمه‌سازی بود. در حقیقت Crazy Horse تنها نمایانگر نیمه‌ی دوم زندگی او است. او همیشه می‌گفت Crazy Horse گزیده‌ای از تجربیات او در سال‌های سخت گذشته است که او را برای این کار آماده کرده و نیز او را قادر ساخته است که بتواند بر مشکلات مالی و تعصبات نژادی در طی ساخت این یادبود سرخپوستی در تپه‌های سیاه غلبه کند.
کورژاک در بوستون و از یک خانواده‌ی لهستانی متولد شد. در سن یک سالگی یتیم شد و در شیرخوارگاه بزرگ شد. او یاد گرفت که سخت کار کند و در نتیجه بسیار قوی بار آمد، تا بتواند با پدرخوانده‌اش که مردی خشن بود، کار کند. در سن 16 سالگی به مدرسه‌ی فنی Rindge در کمبریج رفت و پس از آن به عنوان یک نوآموز در قسمت‌هایی از بوستون مشغول به کار شد. او کار با چوب را تجربه کرد و توانست لوازم خانگی زیبایی بسازد. در 18 سالگی برای پدربزرگش ساعتی ساخت که از 55 تکه چوب تشکیل شده بود. هرچند که هیچ درسی در مورد هنر یا مجسمه‌سازی نخوانده بود اما شروع به خواندن فوق‌لیسانس کرد و مطالعاتی در خلق آثاری از گل و گچ انجام داد. رویای کودکی او زمانی به حقیقت پیوست که Gutzon Borglam از او برای کار در صخره‌های «راشمور» دعوت به همکاری نمود. این دو مجسمه‌ساز در تابستان 1939 دوستان نزدیکی شدند. در سن 34 سالگی برای شرکت در جنگ دوم جهانی داوطلب شد. او به Omeaha Beach رفت و مدتی بعد زخمی شد. در پایان جنگ در اروپا از او دعوت شد اما او تصمیم داشت که دعوت سرخپوستان را بپذیرد و مابقی عمر خود را به ساخت یابود Crazy Horse اختصاص دهد. این تصمیم نتیجه کلماتی بود که رئیس هِنری ـ خرس ایستاده ـ در سال 1939 به کورژاک با این مضمون نوشت که: «رئیس قبیله و من از مرد سفیدپوست می‌خواهیم که بداند سرخپوستان نیز قهرمانی دارند.» بدین وسیله وی تشویق به بازدید از تپه‌های سیاه و تراشیدن مجسمه‌ای در کوه برای بزرگداشت سرخپوستان آمریکا شد. زمانی که کورژاک به منطقه Crazy Horse رفت تقریباً چهل سال داشت، او ازدواج کرده و دارای 10 فرزند بود. در آن زمان مووضع Crazy Horse به صورت یک داستان خانوادگی درآمده بود. فرزندان وی (5 دختر و 5 پسر) همگی دارای اسامی لهستانی بودند که نمایانگر اجدادشان بود و این مجسمه‌ساز بوستونی به آن‌ها افتخار می‌کرد. وی همیشه به شوخی می‌گفت که او با Ruth در حال یک معامله است و چنانچه Ruth صاحب فرزندی شود، او آن‌ها را نامگذاری خواهد کرد. زمانی که تعداد فرزندان وی در یک زمان در مدرسه افزایش یافت تصمیم گرفت که مدرسه‌ای خصوصی برای آن‌ها باز کند و به این ترتیب مدرسه‌ای یک اتاقه در محل تأسیس نمود و فرزندان وی در آن‌جا مدارج تحصیلی خود را تحت نظر یک معلم تحصیل کرده طی کردند این مجسمه‌ساز خودساخته خانواده‌ی خود را در تمام زمینه‌های مربوط به کار از مله روش‌های مختلف کوه‌تراشی آموزش می‌داد. پسرها برای کمک به او در کوه پرورش می‌یافتند و دخترها همسرش را در امور مربوط به بازدیدکنندگان یاری می‌رسانند. علاوه بر این همگی در کارخانه‌ی بزرگ لبنیات‌سازی، اسباب و سایر کارهای مربوط به پروژه فعالیت می‌کردند. ساخت و‌ساز Crazy Horse از سال 1947 به بعد بدون وقفه ادامه یافته است. زمانی که فرزندان وی به سن بلوغ رسیدند، نشان دادند که Korczak و Ruth نه‌تنها در دانش و مهارت بلکه در عشق عمیقی که به رؤیای Crazy Horse داشتند با خانواده‌هایشان شریکند. در حالی که همه فرزندان آزاد بودند که محل را ترک کنند اما هفت تا از آن‌ها در حال حاضر هنوز درگیر پروژه بوده و تحت نظارت Ruth فعالیت‌های خود را ادامه می‌دهند. در حال حاضر نوه‌ها در این امر کمک می‌کنند. کورژاک در 20 اکتبر 1982 در سن 74 سالگی در همان محل درگذشت. او را در مقبره‌ای که وی و پسرانش در صخره‌ای در نزدیکی و پای کوهی که تراشیده شده ساخته‌اند، دفن کردند. او کتیبه‌ی قبر خودش را با این مضمون نوشت که: کورژاک، داستان‌سرایی از سنگ، ممکن است اثرات او ناشناخته بماند. در زمان دفن او در مقبره‌اش Ruth و تمامی 10 فرزندشان حضور داشتند، Ruth و خانواده‌ی بزرگش قول دادند که رؤیای Crazy Horse را بر طبق نقشه پیش ببرند. از جانب ملت و بسیاری از کشورهای خارجی ستایش‌هایی دریافت کردند. کورژاک مرد افسانه‌ها و رؤیاها بود و نماینده‌ی سرخپوستان اعلام داشت که: «دو نژاد مردم مرد بزرگی را از دست دادند.» وی در زمان حیاتش همیشه به همسرش می‌گفت: ـتو باید روی کوه به آهستگی کار کنی و در این صورت است که نتیجه خوبی از کار خواهی گرفت.» اکنون Ruth و فرزندانش کار را دنبال کرده و آن را به سمت 50 سال دوم فعالیتش هدایت می‌کنند. زمانی که Crazy Horse تکمیل شود، 641 فوت طول و 536 فوت ارتفاع خواهد داشت. کورژاک از بودجه‌ی دولتی در ساخت این اثر استفاده نکرد چرا که معتقد بود چنانچه عموم مردم اهداف Crazy Horse را قبول داشته باشند آن را از لحاظ مالی مورد حمایت قرا می‌دهند وی می‌خواست مطمئن باشد که هدف درازمدت او در این یادبود تنها تراشیدن کوه نیست. در حقیقت این پروژه برای سود مالی تأسیس نشده است و مالیات مربوط به آن تحت قوانین IRS می‌باشد. برای بازدید از این اثر نیمه‌کاره حدود 2 تا 4 ساعت وقت لازم است. در حال حاضر معمولاً 2 یا 3 انفجار در هفته بر روی قسمت‌هایی از کوه انجام می‌شود. در این مورد چند دقیقه قبل از هر انفجار بازدیدکنندگان را خبر می‌کنند تا در صورت تمایل عکاسی کنند. به دلایل متعددی نظیر عوامل آب و هوایی، مسایل مالی و مشکلاتی در کوه به درستی نمی‌توان زمان مشخصی را برای پایان کار مشخص نمود. در واقع ساخت این اثر هیچ‌وقت پایان نمی‌پذیرد حتی زمانی که تراشیدن کوه پایان یابد. چرا که خانواده زیولوفسکی و یادبود Crazy Horse اختصاص به پیشرفت در تمام جنبه‌های انسان‌دوستانه یافته است. هدف کورژاک در ساخت مجسمه، نشان دادن چهره واقعی Crazy Horse نبود. او همیشه در پاسخ به این سؤال که «چگونه صورت مردی را که همیشه از عکس گرفتن امتناع می‌کرد روی کوه کار می‌کنید؟» می‌گفت: «چهره‌ی تراشیده شده Crazy Horse برای نشان دادن صورت حقیقی وی نبوده است بلکه تنها یادبودی از روح وی برای مردمش می‌باشد.
منبع:
دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس/ شماره سی و پنج/ صص 4 تا 5


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com