IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
خوان میرو

خوان میرو JOAN MIRO

خوان میرو نقاش، سرامیک‌ساز و مجسمه‌ساز معروف در سال ۱۸۹۳ در بارسلون به دنیا آمد. مدرسه هنرهاى زیباى بارسلون آنقدر بر «خوان» مؤثر نبود که زندگى ساده در دهکده مونترا و اقامت در مزرعه پدرى. خوان میرو نقاشى را از سال ۱۹۱۲ آغاز کرد. در اوایل تحت تأثیر سبک «فوویسم» بود. او از فعالیت‌های هنرى پاریس بى‌خبر نبود، لذا طولى نکشید که تصمیم گرفت راهى آنجا شود. در پاریس با پیکاسو آشنا شد و مورد حمایت و تشویق او قرار گرفت. از سال بعد همه زمستان‌ها را در پاریس می‌گذراند و تابستان‌ها به دهکده «مونترا» بازمى گشت. در اثر این رفت و آمدها میان دهکده پدرى و پاریس، با ماکس ژاکوب و «پى یر رودى» آشنا شد و به مجامع دادائیست‌ها راه یافت.
«میرو» در سال ۱۹۲۳ به جمع سوررئالیست‌ها پیوست. در واقع آن‌ها بودند که سرچشمه‌های خیال و رؤیا را بر «خوان» آشکار کردند. وقتى که به دهکده مونترا بازگشت، بذرهاى اندیشه‌ای را که از پاریس با خود به همراه آورده بود در آنجا بارور ساخت. او با دگرگونى، عظمت و شکوهى آشنا شده بود که در آن نبات و حیوان و انسان، در فضاى برکنار از هر نوع منطقى با هم در ارتباطى رؤیایى قرار می‌گیرند. ملاقات با «آندره برتون» در سال، ۱۹۲۴ نقطه عطفى در زندگى او شد. از سال ۱۹۴۴ به بعد نقاشى در ابعاد بزرگ‌تر را شروع کرد. نتیجه‌اش رشته تابلوهاى: «زن و پرنده و شب» است. حالا دیگر خوان میر و نقاش نام آشنایى بود و سفارش‌های بسیار مهمى به او داده می‌شد. از جمله طرح یک دیوار تزئینى براى دانشگاه هاروارد و دو دیوار تزئینى از سرامیک براى ساختمان‌های یونسکو در پاریس.

اصولاً «میرو» به هر چه که به پرواز در مى‌آید یا در آسمان شناور می‌شود توجه خاصى دارد. از «جرقه» و «خاک» و «پرکاه» گرفته تا یک پرنده، براى او همه خصوصیات «پرنده» اهمیت فراوانى دارد: پروازش، آوازش، راه رفتنش. از نظر او «ابرها» هم حکم یک پرنده را دارند، ولى نه یک پرنده معمولى؛ با کوه‌ها در رابطه هستند و وقتى با آن‌ها برخورد می‌کنند اتفاق تکان دهنده‌ای رخ می‌دهد. «میرو» هنرمندى است که با حداقل عناصر حداکثر تأثیر را بر بیننده می‌گذارد. خوان میرو می‌گوید: «من در کارگاهم به باغبانى می‌مانم در باغچه‌اش. به اطراف خود می‌نگرم، در جایى جوانه‌ای را باید بچینم و در جایى دیگر شاخه‌ای بلند را باید قطع کنم. در برابر کارهایم، همیشه این احساس در من پیدا می‌شود که خودبه خود روییده‌اند.» و ادامه می‌دهد: «کارى که آغاز می‌کنم نتیجه ضربه‌ای است که به من وارد شده است، یعنى در واقع همان چیزى که «رمبو» جرقه‌اش می‌نامد. این حالت ممکن است حتى در یک کافه برایم پیش بیاید. در این گونه لحظات بر روى اولین تکه کاغذى که به دست می‌آورم احساساتم را نقش می‌کنم. یک حادثه پیش‌بینی نشده ممکن است الهام‌بخش غیرمنتظره‌ترین چیزها براى من باشد.»


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com