دو-هوشو
نگاهی به مجسمههای دو-هوشو
در سالهای اخیر الگوی زندگی انسان از روشی به روش دیگر تغییر کرده و زندگی به طور مداوم در جریان و حرکت است. به عبارتی دیگر، در اواخر قرن بیستم، الگوها در میان چیزهای دیگر جا به جا و شناسایی میشوند و جنگ سرد جهانی توسعه سریع ارتباطات را هدایت میکند. با رشد سریع حمل و نقل و ارتباطات، جهان به دهکده جهانی تبدیل شده و این مهم از نظر فشردگی زمان و فضا و تغییرات فرهنگی غیر قابل تصور بوده است. امروزه مفاهیم کهن زمان وفضا از میان رفته و سرعت، کثرت و روشنایی، که برای مان مفاهیمی آشنا هستند، بدون دخالت ما میگذرند. این مصداق هنرمندانی است که تجربههای فرهنگی متنوع شان از گذر مداوم زمان و مکان، هویت شان را تایید میکند؛ چیزی که قادر نیست در یک مکان قرار گیرد، از بین برود و به طور مداوم تغییر کند. آثار دو- هوشو، با ذهنیت تجربه فضاییاش آغاز شد و این ذهنیت رفتار و هویت وی را هدایت میکند. تجربه جسمانی فضا در حافظه انسان باقی میماند و اساس کنجکاوی و توجه میشود؛ یعنی بخشی از ساختار مداوم زندگی ما شرایط فیزیکی و جسمانی است که با فضا برخورد میکند و ما را به تجربیات روانشناسی در محدوده هوشیاری مان ارتباط میدهد. بنابراین، تجربه شرایط در فضای خاص در ذهن هوشیار شخص شکل میگیرد و در حافظه و در فضایی درونی تثبیت میشود. دو-هوشو، در اواخر دهه دوم عمر خود، از سئول به نیویورک مهاجرت کرد، جایی که کثرت و تغییرات فرهنگ ذوب شده آن شدیدتر از مکانهای دیگر روی داده است. دو-هوشو در شیوه اجرای آثار کوچک و زیرکانه خود دنیای درونش را بیان کرده؛ دنیایی به نام کره که عمیقا هویت فرهنگی او نزدیک به سه دهه در آن شکل گرفته و ریشه دوانده است. آثار وی در پاسخ به محیطی است که به گروههای اخلاقی گوناگون تبدیل شده و فرهنگ آنها با یکدیگر همزیستی دارد.
|