IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
كنستانتین برانكوزی

كنستانتین برانكوزی Constantin Brancusi

تالیف و تدوین: قدرت‌الله عاقلی

كنستانتین برانكوزی در هوبیتزا Hobitza رومانی، در خانواده‌ای دهقان به دنیا آمد. او یكی از تأثیر‌گذارترین، مبدع‌ترین و نو‌آورترین مجسمه‌سازان قرن بیستم به شمار می‌آید. او كه بسیار متكی به خود بود، پیش از آنكه در سن یازده سالگی خانه را ترك كند بارها از خانه فرار كرده بود. در سال 1892 به كرایوا Craiova نقل مكان كرد، و در سال بعد در مدرسه هنر و صنعت همان شهر ثبت نام و تحصیل را آغاز نمود.
در این مدرسه بود كه صنعت پیشگی خود را كه بعدها منش وی در آثارش قرار گرفت با فراگیری طراحی صنعتی، طراحی مكانیكی، و ریاضیات به دست آورد. در سال 1898 با رتبه ممتازی از مدرسه هنر و صنعت فارغ‌التحصیل شد و به بخارست نقل مكان كرد. در آكادمی هنرهای زیبای بخارست نزد ولادیمیر هگل Weladimir Hegel به تحصیل مجسمه‌سازی پرداخت و دوره‌های آموزشی آكادمیك را كه زیر نظر مدرسه هنرهای زیبای فرانسه بر‌پا می‌شد با موفقیت طی كرد. او برای خلق مجسمه‌هایی بر اساس آموخته‌های خویش از این دوره‌ها به كسب یك مدال نقره و تعداد بیشماری مدال‌های برنز نائل آمد.
با آنكه در ابتدا مایل بود به ایتالیا برود، در عوض پای پیاده و با قطار به پاریس سفر كرد، و در تابستان 1904 به پایتخت فرانسه رسید. در آوریل 1905 در سن 29 سالگی در آكادمی هنرهای زیبای پاریس تحت نظر آنتونین مرسی Antonin Mercie به تحصیل پرداخت، وی بیشتر بر پرتره تمركز داشت تا ساخت فیگور از روی مجسمه‌های آنتیك. نخستین آثار او از این دوره همه سردیس یا نیم تنه شخصیت‌های مشهور هستند. آگوست رودن متوجه حضور برانكوزی در سالن پاییزی سال 1906 شد، و مكرراً مجسمه‌ساز جوان را نصیحت و راهنمایی می‌كرد، حتی برای دوره كوتاهی وی را به عنوان دستیار خود پذیرفت. برانكوزی به راهنمایی‌های استاد به خوبی پاسخ داد – رودن را مؤثرترین فرد بر برانكوزی و هنر او دانسته‌اند، خصوصاً در شیوه فشردگی اشكال فیگورهای او، كار مجموعه‌ای، و سبكی روان‌تر و فردی‌تر در مدل‌سازی‌اش – اما دراصل رودن برای برانكوزی به مشابه تجسمی از سنت بود، و برانكوزی به مقابله با آن بر‌آمد. او به خصوص آشكارا در خلق سطوحی یكدست در آثارش از رودن فاصله گرفت، و مدل‌سازی برای حكاكی را كنار گذاشت، و سیستم آتلیه‌ای و استاد/دستیاری رودن را نپذیرفت.

او در حین این كه راهنمایی‌های رودن را به جان می‌خرید، متوجه شد كه سهولتی كه تقلید سبك بصری رودن برای وی داشت او را به سوی بحرانی می‌راند كه منجر به از دست رفتن زبان خاص مجسمه‌سازانه و دستآوردهای شخصی‌اش می‌شود و در نهایت كارگاه رودن را ترك كرد، با بیان این كه«در سایه درختان بزرگ هیچ چیز نمی‌تواند رشد كند. »
جدایی برانكوزی، مصادف شد با سفارشی برای ساخت مجسمه پطر استانسكو Petre Stanescu در بوزائو Buzau در رومانی، تاریخ آوریل 1907.
در این اثر، هنرمند نخستین عصیان بزرگ خود علیه رئالیسم را با تلخیص فیگور زنی در حال زاری به فرم‌های اصلی و اجمام بنیادین، فشرده كردن اندام‌ها و صیقلی كردن سطوح نشان می‌دهد، تا جایی كه تركیب بندی و فرم‌های اثر تنها عناصر بنیادین مفهوم مورد نظر را نشان می‌دهند. اثرك «عبادت كننده» نام گرفت، نخستین بیانیه عظیم برانكوزی در سبك نوین خویش به شمار می‌آید. از این نقطه برانكوزی به تمسخر وابستگی بیهوده در رئالیسم آكادمیك و آناتومی می‌پرداخت و آن را «مجسمه‌سازی بیفتكی» می‌خواند. بلوغ سبك‌اش به خوبی در این برهه مشخص است، و كیفیاتی را كه وی هرگز درباره‌شان شك نداشت به منصه ظهور می‌رساند: سادگی، خلوص و وحدت.
در سال 1907 شیوه حكاكی مستقیم را آزمود، ابتدا بر سنگ و سپس در آغاز 1913 بر چوب. او اساساً مدل‌سازی را رها كرد و به فرآیند كاهشی در ساخت اثر پرداخت. بوسه، نخستین اثر حكاكی مستقیم او بر سنگ، همچنین یكی از نخستین نقشمایه‌های رشد یافته‌ای است كه او در دوره‌های گوناگون كار خویش آزمود. او همچنین اصل «حقیقت هماهنگ با ماده» را بنیان گذاشت، و با ظرافت تلاش كرد برای هر موضوع و مفهوم ماده مجسمه‌سازانه هماهنگ با آن را برگزیند، او در این راستا دست به تجارت مكرری با انواع گوناگون سنگ و چوب و رنگ‌های گوناگون مرمر زد، وبسیاری از آثار حكاكی شده خود را برنزی كرد.
در دهه‌های 1920 و 1930، او به سبكی كاملاً قوام یافته، و با فرم‌های كاسته شده و گردوفرم و بسیار صیقلی كار می‌كرد. از لحاظ مفهومی به كرات اندیشه‌های افلاطونی را كه به بنیان فرمی موضوعات محبوب او مربوط بود بررسی كرد.
هم زمان، برانكوزی از علاقه هنر پیشروی پاریس به بروی‌گرایی آگاه بود – به ویژه هنر مردمی آفریقا و اقیانوسیه با آن كه اكثر دانش پژوهان و محققین در این كه برانكوزی هم مانند سایر هنرمندان پاریسی تحت تأثیر حكاكی‌های آفریقایی بوده است هم عقیده‌اند، سیدنی گیست یادآوری می‌كند كه پژوهندگان رومانیایی این فرضیه را رد می‌كنند، و مصر هستند كه تنها پیش زمینه رومانیایی برانكوزی او را تحت تأثیر قرار داده است. فرهنگ عامه رومانیایی هنر وی را شكل می‌دهد، شاید بیش از همه در مجموعه ماییسترا Maiastra از لحاظ بصری نیز بسیاری از فرم‌های معمارانه بومی رومانی را می‌توان سر منشأ فنجان‌ها، ستون‌ها و میزهایی دانست كه وی حكاكی كرده است. به هر حال، برانكوزی با ظرافت تمام تأثیرات بسیاری فرهنگ‌ها و هنرمندان را در كار خویش می‌آمیزد، و این امر تشخیص دقیق منشأ آن‌ها را مشكل می‌كند. علیرغم آن كه او خود را یك صنعتگر دهقان می‌دانست، در میان اعضاء جنبش پیشروی پاریس فردی بسیار هوشمند، از لحاظ دید زیباشناسانه دارای دیدگاهی پیچیده، و بسیار محترم به شمار می‌آمد؛ و دوستان بی‌شماری داشت از جمله: فرنان لژه، ژرژ براك، من ری، اریك استاتی، مارسل دوشاب و جیمز حریس.
برانكوزی اغلب آثار خود را به صورت مجموعه خلق می‌كرد. حدود سال 1910 و قالب‌گیری برنز از حكاكی‌های خود را آغاز كرد، و از آن پس مجموعه آثار مجسمه خود را مانند:Mlle، Pogany، موز خفته، و پرنده در فضا در قالب سنگ یا برنز ساخت. در شروع سال 1915 برانكوزی تجربه با پایه‌های پیش ساخته حكاكی شده از جنس چوب و سنگ آغاز كرد؛ این فرم‌های ساده از لحاظ فرمی بر اهمیت مجسمه می‌افزاید ضمن این‌كه آن را حمل می‌كنند، و نوعی بستر برای اثر مجسمه فراهم می‌آورند.
او همچنین مجسمه‌ها را بر پایه‌های متفاوت قرار می‌داد و از نتایج عكسبرداری می‌كرد. بعضی از اشكال مجسمه‌ها را بعدها در خود مجسمه‌ها نیز به كار گرفت، مانند فرم لوزی شكل ستون بی‌انتها. قرار دادن مجسمه‌ها میان شیء هنری رسمی و شیء مصرفی پایه برانكوزی را به خود جلب كرد. او اشیاء دست‌ساز كاربردی یا مبلمان را در كنار مجسمه‌هایش به نمایش می‌گذاشت تا نشان دهد كه هر دو نوع اشیاء چه هنری و چه كاربردی از ارزشی همسان برخوردارند.
در عین این‌كه او در طبقه‌بندی سلسله مراتبی اشیاء به كل بی‌اعتنا بود، با وسواس تمام آثار خود را در قالب نوعی چیدمان در كارگاه خود دسته‌بندی كرده بود.
این چیدمان در كنار سایر آثار موزه ملی هنر مدرن در مركز بوابورگ Center du Beaubourg در مركز شهر پاریس به همان شكل اولیه خود بازسازی و حفظ شده است. برانكوزی شخصاَ بهترین آثار خود را مجسمه‌های یادبودی می‌دانست كه در تیوگو جیوTirgu Jiu در رومانی و به افتخار سربازانی كه در جنگ جهانی اول كشته شدند ساخت. او از این فرصت استفاده كرد تا چیزی حتی عمیق‌تر بسازد: محیطی مجسمه‌سازانه با تعادلی بی‌نقص بین زمین،هنر و بیننده. این آثار كه ساخت آن‌ها در سال 1938 به پایان رسید، نشانگر تلفیقی است از سه نقشمایه: ستون بی‌انتها، دروازه بوسه، و میز سكوت. این فضای یادبود گونه تنها پروژه بزرگ برانكوزی است كه به اتمام رسید؛ برای ایجاد تعادل در آثارش وی وقت خود را به كار دوباره بر مضامین بنیان گذارده پیشین خود می‌گذراند. او عمیقاً هنر آمادئو مودیلیانی را(Amedeo Modigliani) تحت تأثیر خود قرار داد، و در اواخر دهه 1920 او خولیو گنزالس و ایسامو نوگوچی Julio Gonzales، Isamu Noguchi رابه عنوان دستیاران خود استخدام كرد. در سال 1956 برانكوزی شهروند فرانسه شناخته شد، درست در یك سال پیش از مرگش در سن 81 سالگی همه آثار خود را به شهرداری پاریس اهدا کرد.


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com