آنا ماريا بوترو

واقعيت و تخيل در آثار آنا ماريا بوترو
علي آذري

«آنا ماريا بوترو» قصد آن را نداشت كه يك مجسمه ساز بشود ؛ شايد اين ، تا حدي، واكنشي بود در مقابل موقعيت عمويش «فرناندو» كه هنرمندي مشهور و اهل كلمبيا بود . اوايل او كارش را با زيست شناسي آغاز كرد و بدين منظور بر روي جنگل هاي كشورش مطالعه كرد . در طول اين مدت بوترو در يك مزرعه و در دل طبيعت زندگي كرد . در اين زمان بود كه وي اظهار داشت :«ممكن است پذيرفتن اين واقعيت وحشتناك باشد اما من احساس تأثر مي كنم براي حيوانات ؛ زماني كه آن ها به خاطر كارهايي كه من براي مردم انجام مي دهم رنج مي برند .» بازتاب اين احساس را مي توان در شكل و صورت حيوان ها در مجسمه هاي بوترو مشاهده كرد . اين حيوانات عموماً با گا رس ساخته شده اند چرا ذكه به خاطر ويژگي هايي اين ماده مي توان نكته هايي كه آن ها بعضي وقت ها غير قابل شناسايي اند را نشان داد . يكي از آثار مهم او شامل 777 مجسمه كوچك گلي به شكل پرنده است كه نشان ازعلاقه مندي اودر بحث معاني رمزي اعداد است . بيشتر نمايشگاه هاي بوترو در امريكاي لاتين يعني جايي كه كارش شناخته شده برگزار شده است. اما به طور كلي بوترو در خصوص برگزاري نمايشگاه خارج از مرزهاي آمريكاي لاتين اصرار ندارد چرا كه به ندرت تمايل به ترك محل زندگي يعني مزرعه اش را از خود نشان مي دهد .

در حقيقت او بر خلاف جواني اش كه به سفرعلاقه داشت به توقف و ماندن علاقه مند گرديد . اما سرانجام بعد از اين مدت (زندگي در جنگل و مزرعه) بوترو براي مطالعه تاريخ هنر و فراگيري كار با گل به لندن رفت . سپس به ژاپن رفت تا در اين خصوص در انجا به مطالعه بپردازد . اين سفر به مدت يك سال طول كشيد و در اين مدت وي با «شوجي تاكاهارا» كار كرد . او با زبان اشاره با تاكاها را گفتگو مي كرد اما از همين زمان شيفته آثار هنرمندان ژاپني خصوصاً «ايسامونوگوچي» مجسمه ساز شهير شد . در سال 1986 به هنگام بازگشت به مكزيك يك نمايشگاه با شرح ويژه درباره باغ هاي خشك ژاپن بر پا كرد . به جز حيوانات موضوع ديگرآثار بوترو معماري است . در اين دسته از آثاراوبر برجهايي را به وسيله گل ساخت كه در ان ها سيماي شهري تخريب شده اند . اين آثار تأثير پذيري وي را از معماري مساجد و همچنين معماري دهكده هاي سرخپوستان نشان مي دهد . در اين زمان او بر روي تمدن قديمي مايا مطالعه كرد و بدين منظور مالكين محلي را جهت خاكبرداري از مكان ها متقاعد مي كرد. در اين مطالعه ها خصوصاً در مناطقي كه مقدس شمرده مي شدند او با فرم هاي مارپيچ در آثار كهن سرخپوستان آشنا شد . او صراحتاً علاقه مندي اش را به فرم مارپيچ به كار رفته در بعضي از اين آثار اعلام كرد ؛ فرمي كه يادآور بسياري از آثار سفالين است . تعمد او براي سفالگر شدن و ساختن سفال هاي كاربردي از همين زمان است . به طور كلي مي توان گفت زندگي و آثار بوترو نمونه اي شاخص از سيروسلوك هنرمندان در خصوص درك زندگي واقعي و تجربه تخيل هنرمندانه است كه بر پايه درك طبيعت و سنت هاي هنر بومي بنا شده است .