IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
آمادئو مودیلیانی

آمادئو کلمنته مودیلیانی
قدرت الله عاقلی

آمادئو مودیلیانی، نقاش و مجسمه‌ساز، در ایتالیا متولد شد اما بیشتر زندگی هنری‌اش را در پاریس گذراند. او یکی از اعضای سرشناس گروه هنرمندان موسوم به «مدرسه آوانگارد پاریس» بود. آمادئو کلمنت مودیلیانی در سال ۱۸۸۴ میلادی در ناحیه توسکانی ایتالیا دیده به جهان گشود. او آموزش‌‌های ابتدایی را نزد مادرش تا سن ده سالگی فرا گرفت. مادر وی علاقه خاصی به این فرزند داشت و هنگامی که پسرش یازده ساله بود در دفترچه یادداشت‌‌های روزانه‌اش نوشت: «هنوز شخصیت این پسرک شکل نگرفته؛ گرچه در ظاهر پسر بچه‌ای لوس به نظر می‌رسد؛ ولی می‌توانم رگه‌هایی از نبوغی خاص را در وجودش احساس کنم. کسی نمی‌داند در آینده این استعداد را در چه راهی به کار خواهد گرفت. من فکر می‌کنم هنر.» آمادئو در نوجوانی به همراه مادر برای دیدن دیگر شهر‌های ایتالیا عازم سفر شد. بازدید از شهرهای ناپل، کاپری، رم، فلورانس و ونیز و دیدن آثار هنرمندان کبیر دوران رنسانس، روح ناآرام آمادئو نوجوان را تسخیر کرد. او پس از بازگشت از این سفر، به طور جدی به کار نقاشی پرداخت. سپس به مدت دو سال در مدرسه هنر میچلی به شیوه آکادمیک با هنر قرن نوزده ایتالیا آشنا شد و آن را آزمود.
مودلیانی از سال 1898 تا 1900 در مدرسه‌ی هنری Micheli مشغول بود. در اینجا اولین کارهای هنری او در فضایی مملو از مطالعه و تمرین شکل و سبک هنر ایتالیا در قرن 19 شکل گرفت. در کارهای اولیه او در پاریس، اثر این نوع طراحی و آموخته‌هایش در مورد هنر در دوران رنسانس دیده می‌شود.

در 1902، او در پی علاقه‌ی شدیدش به هنر، در دانشکده هنرهای زیبای فلورانس، در مدرسه‌ی آزاد نقاشی پیکره‌‌های عریان نام نویسی کرد. یک سال بعد، در حالی که هنوز از سل رنج می‌برد به ونیز رفت و این بار در مؤسسه‌ی هنرهای زیبا ثبت نام کرد. او در ونیز برای اولین بار حشیش مصرف کرد و به جای درس خواندن بیشتر وقتش را در محله‌‌های بدنام سپری می‌کرد. تأثیر این شیوه‌ی زندگی بر روی سبک هنری او قابل حدس است؛ هر چند این گونه انتخاب‌ها ناشی از شور جوانی یا عیاشی کلیشه‌ای نبود و رفتاری است که از هنرمندان خرده آن دوران انتظار می‌رفت و عقاید او در مورد زندگی بیانگر علاقه‌ی او به فلسفه‌ی افراط گرایانی مثل نیچه است .
در 1906، مودیلیانی به مرکز سبک‌‌های هنری پاریس رفت. در حقیقت حضور او در مرکز فعالیت‌‌های هنری، همزمان با ورود دو تن از کسانی بود که آثارشان در دنیا ماندگار است: Gino Severini و Juan Gris . او در Le Bateau-Lavoir که بیشتر هنرمندان فقیر Montmartre در آن بودند ساکن شد و یک کارگاه هم در Rue Caulaincourt برای خود اجاره کرد.
در 1902 - در مرحله‌ی رشد زندگی حرفه‌ای مودیلیانی- با نظرات Andre Salmon که مصرف مواد مخدر و مشروبات را تشویق کرده بود و با پیدایش سبک مودیلیانی و موفقیت آن، خیلی‌ها تلاش کردند تا با استفاده از مواد و شیوه‌ی زندگی مودیلیانی از او تقلید کنند. Salmon – اشتباهاً- ادعا کرد که مودیلیانی وقتی مست نیست یک هنرمند با کارهایی بی‌‌روح است: «از روزی که او خودش را در نوع خاصی از عیاشی محسور کرد، ناگاه نوری که هنر او را تغییر داد، بر او تابید. از آن روز به بعد او تبدیل به هنرمندی شد که باید جزو اساتید زنده‌ی هنر به حساب آید.» بعد از چنین ادعاهایی، بسیاری از هنرمندانی که این نوع بینش و تکنیک‌هایی در کارشان نداشتند، نتوانستند آثار خاصی را خلق کنند. در حقیقت، تاریخ نویسان هنر معتقدند که مودیلیانی اگر در عیاشی افراط نمی‌کرد، می‌توانست به مراحل عالی و بالاتر هنری برسد. ما فقط می‌توانیم تصور کنیم او چه موفقیتی بدست می‌آورد اگر خود- ویرانی را کنار می‌گذاشت .
مجسمه‌سازی
در 1909، مودیلیانی مریض و خسته از شیوه‌ی زندگی‌اش، به خانه یعنی لیورنو بازگشت. به زودی او دوباره در پاریس بود و این بار، کارگاهی در Montparnasse کرایه کرد. او خودش را بیشتر به عنوان یک مجسمه‌ساز می‌دانست تا نقاش و تشویق شده بود تا از سبک Paul Guillaume پیروی کند و یک دلال کارهای هنری هم به کارهای او علاقمند شده بود و او را به Constantin Brancusi مجسمه‌ساز معرفی کرد. اگرچه یک سری از کارهای او در مسابقه‌ی «سالن پاییز» (Salon d'Automne ) سال 1912 شرکت داده شد؛ اما او در سال 1914، مجسمه‌سازی را کنار گذاشت و تنها روی نقاشی متمرکز شد. این حرکت در پی مشکلاتش در تهیه‌ی دارو و ضعف بدنی مودیلیانی همراه بود. در کارهای مودیلیانی، آثاری از هنر آفریقا و کمبوجیه را می‌توان دید که ممکن است آنها را در موزه‌ی «de l'Homme» دیده باشد. ولی سبک‌هایی که ایجاد می‌کرد فقط نتیجه‌ی محصور بودن در مطالعات مجسمه‌سازی قرون وسطی در دوران تحصیلش در ایتالیا است. (هیچ سندی از خودش، مثل پیکاسو یا بقیه مبنی بر اینکه او تحت تأثیر هنرهای قومی یا مجسمه‌ساز خاصی بوده،وجود ندارد.) البته می‌شود علاقه‌ی او به اقوام آفریقایی را در بعضی از نقاشی‌هایش دید. هم در نقاشی‌ها و هم در مجسمه‌هایش «, the sitters' faces » نشان دهنده‌ی نقاشی‌‌های مصر باستان با آن صورت‌‌های صاف و ماسک مانندشان، چشم‌های بادامی، لب‌های غنچه، بینی‌‌های کج و گردن‌‌های کشیده است. این مشخصه‌ها در مجسمه‌سازان دوران قرون وسطی قابل مشاهده است. در آغاز جنگ جهانی اول، مودیلیانی سعی کرد تا در ارتش اسم نویسی کند اما به خاطر وضع بد سلامتی‌اش او را نپذیرفتند .
مرگ
اگرچه او به نقاشی ادامه داد؛ اما وضع سلامتیش به سرعت وخیم تر می‌شد و مدام به خاطر مصرف الکل دچار فراموشی می‌شد. در 1920 همسایه‌ی مودیلیانی بعد از چند روز بی‌‌خبری از او، به دنبال مودیلیانی گشت تا اینکه او را در بستر و در آغوش Hébuterne که 9 ماهه باردار بود یافتند. با اینکه او را به بیمارستان رساندند اما کار زیادی نمی‌شد کرد. چون او داشت از بیماری سل مننژیتی - که در آن زمان غیر قابل درمان بود – می‌مرد. مودیلیانی در 24 ژانویه 1920 جان سپرد. مراسم تشییع بسیار عظیمی توسط بسیاری از تشکیلات هنری در Montmartre و Montparnasse برگزار شد. Hébuterne را به خانه‌ی پدرش بازگرداندند؛ اما او دو روز بعد از مرگ مودیلیانی، خودش را از طبقه‌ی پنجم پایین انداخت و خود و نوزادی را که در شکم داشت کشت. پیکر مودیلیانی را در قبرستان Père Lachaise به خاک سپردند و Hébuterne را در قبرستان de Bagneux در نزدیکی پاریس. تا اینکه در سال 1930، خانوده‌اش به سختی رضایت دادند که پیکر او را به کنار پیکر مودیلیانی انتقال دهند. یک سنگ قبر به احترام هر دو ساخته شد. روی سنگ قبر مودیلیانی نوشته شده: « قربانی مرگ آن هم در اوج درخشش» و برای Hébuterne: «همدمی وفادار، تا بالاترین حد فداکاری». مودیلیانی بی‌‌پول و مفلس از دنیا رفت و در طول زندگیش تنها یک نمایشگاه برگزار کرد. او آثارش را در عوض یک وعده غذا به صاحب رستوران می‌داد. بعد از مرگش به اوج شهرت رسید و 9 رمان، یک نمایشنامه، یک فیلم مستند و سه برنامه تلوزیونی و یک فیلم سینمایی از زندگی و آثار او ساخته شده است. او را بزرگترین هنرمند قرن بیستم ایتالیا می‌شناسند؛ گرچه اوج دوران هنری‌اش را در خارج از وطنش گذراند. اراده سست او در برابر افیون، اجازه نداد تا دنیای هنر بیش از این از استعداد وی بهره برد. آثار نقاشی و تندیس‌‌های او هم اینک باعث افتخار موزه‌‌های شیکاگو، تیت لندن، موزه هنرهای مدرن پاریس و دیگر مراکز هنری سراسر جهان است.


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com