IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت مجسمه سازان خارجی
آلبرتو جاکومتی

گاه شمار زندگی آلبرتو جاکومتی

آلبرتو جاکومتی در دهم اکتبر 1901 در استمپا سوئیس در دهکده‌‌ای در مرز ایتالیا به دنیا آمد. پدرش، جیوانی، نقاش امپرسیونیست شناخته شده‌‌ای بود.
1900 / یک سال پیش از تولد جاکومتی، نمایشگاه جهانی پاریس، مونه نخستین نیلوفرهایش را به نمایش می‌‌گذارد.
1903 / مرگ گوگن.
1905 / تأسیس گروه پل (دی بروکه).
1906 / مرگ سزان.
1907 / دوشیزگان آوینیون پابلو پیکاسو
1908 / تولد رسمی کوبیسم، «مادر» ماکسیم گورکی.
1909 / تولد رسمی فتوریسم.
در 1910 در سن 9 سالگی طراحی از طبیعت را شروع کرد. در 1913 اولین نقاشی خود را از مدل سیب انجام داد. در 1914 اولین مجسمۀ نیم‌‌تنه خود را از برادرش دیگو ساخت و از دیگر افراد خانواده به عنوان مدل استفاده نمود. در 1915 به دومین مدرسه‌‌اش در گریسون رفت. علوم طبیعی، تاریخ و زبان توجه او را جلب کرد. در این ایام، طراحی، نقاشی و مجسمه‌‌سازی را دنبال کرد.
1911/ گروه سوارکار آبی در مونیخ تشکیل شد. انتشار «معنوین در هنر» کاندینسکی. / مرگ گوستاو ماهلر.
1912 / فتوریستها در پاریس نمایشگاه می‌‌گذارند.
1913 / کتاب توتم و تابو زیگموند فروید چاپ می‌‌شود.
1914 / اولین فیلم چارلی چاپلین (تلاش معاش).
1916 / تولد دادا. / کتاب «مسخ» کافکا.
1917 / پلاستی سیسم موندریان. / مرگ اگوست رودن. / اولین ضبط صدا. / انقلاب اکتبر روسیه.
1918 / مرگ گوستاو کلیمت. / مرگ اگون شیله.
1919 / تشکیل باهاوس.

در 1919 سه ماه مدرسه را ترک کرد تا فکر کند و تصمیم بگیرد آینده خود را برای هنر وقف کند یا نه. بعد از سه روز مدرسه Ecole des Beaxd-ARTS در ژنو را ترک کرد زیرا اجازه نمی‌‌دادند تا هر چیزی را که تمایل دارد نقاشی کند. سپس وارد مدرسه Ecole des ARTS-et-Metiers شد و به مطالعۀ مجسمه‌‌سازی پرداخت. در 1920 به همراه پدرش، در بی‌‌ینال ونیز شرکت کرد. در ایتالیا جذب موزائیک‌‌های سان مارکو و آثار بلینی شد و خیلی شدید به آثار تینتورنتو علاقه‌‌مند شد و از آن شدیدتر به فرسک‌‌های جیوتو در پادوا، و از آثار اسیزی دیدن کرد. در رم 9 ماه زندگی کرد و شیفتۀ مجموعۀ مصری در واتیکان شد. او هنر باروک و صدر مسیحیت را تحسین می‌‌کرد و آثار فتوریستی را در آنجا شناخت. از آثار هنری بسیاری کپی کرد. ساختن مجسمۀ نیم‌‌تنه را آغاز کرد. برای اولین‌‌بار، به سختی کار می‌‌کرد. قبل از ترک رم مجسمه‌‌ها را از بین برد.
1922 / به پاریس و آکادمی la Grande-chaumiere رفت و مدت سه سال، تحت‌‌نظر آنتونی بوردل، آموزش دید. مدل او در آن زمان طبیعت بود.
1922 / شاگال و کاندینسکی، روسیه را به قصد آلمان ترک کردند. / اولین ضبط صدای لوئی آرمسترانگ.
1925 / اولین استودیویش را در rue Frode Vaux اجاره کرد که با برادرش دیگو سهیم بود. به ادامۀ تجربیات سختی که در رم داشت پرداخت. از روی تخیلات و تصوراتی که نتیجه 10 سال گذشته‌‌اش بود. شروع به آفرینش نمود. اولین اثرش در این زمان طبیعتی بود کوبیستی شده. ابتدا تحت‌‌تأثیر و نفوذ هنر آفریقائی و مجسمه‌‌های سیکلادیک و آثار لورنس و لایپشیتز قرار گرفت و آثاری از نظر ساختمانی بهم فشرده و ظریف مانند «زن قاشقی» را آفرید. در سالن destuileries نمایشگاهی گذاشت.
ترانسپارت او توسعه یافت نظیر زنی که رویا می‌‌بیند، مرد ایستاده و اولین تندیس قفس و توپ معلق ساخت. با سالوادور دالی، برتون و آرگون ملاقاتهایی داشت و به گروه سوررئالیستها ملحق شد و یکی از فعالان مؤثر آنها در تألیفها و برگزاری نمایشگاههایشان شد و در تنظیم اساسنامه و اهداف سوررئالیسم شرکت جست. براری گذران زندگی او و دیگو. وسایل زندگی نظیر گلدان، صندلی، شمعدان به سفارش جین فرانک میشل، که دکوراتور بود، می‌‌ساختند و این حرفه را برای سالهای زیادی ادامه دادند. با خوان میرو و آرپ، نمایشگاه مشترکی در گالری پیر ماتیس برگزار کردند . در 1931 او مجسمه‌‌هایی که با ظاهرفریبی ایجاد حرکت می‌‌کردند را دوستنداشت و بنابراین او مجسمه‌‌هایی با قسمت‌‌های متحرک ساخت.
سادگی تندیس قفس که قبلاً ساخده شده بود در پیچیدگی قصر در ساعت 4 صبح به اوج رسید. نارضایتی از موضوعاتی که قبلاً ساخته بود موجب شد تا به سوی قطعات تجریدی در ترکیب‌‌بندی تندیس‌‌هایش جذب شود.
1924 / مرگ لنین و به قدرت رسیدن استالین. / آدولف هیتلر به اتهام کرد تا زندانی می‌‌شود.
1925 / کتاب «محاکمه» کافکا. / رزمناو پوتمکین آیزنشتاین. / در جستجوی طلا ـ چاپلین. / اولین ارسال تصویر تلویزیونی.
1927 / مرگ خوان‌‌گری.
در 1927 به استودیو rue Hippo lite Main dron رفت که اطاق کار دیگر در مجاورش قرار داشت. در 1928 مجسمه‌‌های مسطح شده خود را توسعه بخشید. با آندره ماسون و میشل لریس ملاقات می‌‌کرد. که جزء دوستان محدود او به شمار می‌‌آمدند. اغلب با افرادی از گروه سورئالیستها ملاقات می‌‌کرد؛ مانند لمبور، کوئنو، سوتز، دربارۀ خوان میرو و کالدر شناخت پیدا کرده بود. در 1929 آثار و ساختارهای دوران 10 ساله‌‌ای که او از روی تخیلاتش کار می‌‌کرد با آثاری نظیر برهنه‌‌ای در حال قدم زدن، 3=1+1، موضوع نامطبوع، و تعدادی مجسمه‌‌های شبه سر به پایان رسید. اولین نمایشگاه انفرادیش را در گالری جولین‌‌لوی نیویورک در سال 1934 برگزار می‌‌نماید.
1930 / مایاکوفسکی خودکشی می‌‌کند. / نمایشگاه موهولی ناگی در پاریس
1931 / شاگال در اسرائیل
1932 / اتودیکس جنگ را نقاشی می‌‌کند.
1933 / باهاوس بوسیلۀ هیتلر تعطیل می‌‌شود.
1934 / راهپیمائی بزرگ چین توسط مائو.
1945 / مرگ مالویچ. / هیلتر به هنر مدرن حمله می‌‌کند.
در 1935 دوباره از روی طبیعت شروع به کار نمود. گاهگاهی از چهارچوب سورئالیسم خار می‌‌شد و هم از روی تصورات و هم از روی طبیعت کار می‌‌کرد و هر دوره‌‌ای با روشی متفاوت؛ اغلب اوقات هر دو نوع کار به اتفاق، در آثار متفاوتی در دستان او شکل می‌‌گرفت.
به تال‌‌کول و بالتوس دوست بود و متناوباً با اندره دورن ملاقات می‌‌کرد. آثار او دورن را شگفت‌‌زده می‌‌کرد.
در 1936 هشت اثر در نمایشگاه سوررئالیسم در گالری نیوبرلینگتون لندن و تعداد 3 اثر در نمایشگاه فانتاستیک آرت دادا ـ سوررئالیسم در موزۀ هنر مدرن نیویورک به نمایش گذاشت.
در 1938 با یک موتورسوار مست تصادف کرد. چند ماه در بیمارستان بود و به معالجۀ دردناک پاهایش که آسیب دیده بود، پرداخت.
1936 / کتاب «امید» آندره مالرو. / ژاپن به چین حمله می‌‌کند.
1937 / کتاب «تهوع» سارتر.
1938 / نمایشگاه »وراندی» در میلان. / کتاب خوشه‌‌های خشم جان اشتن بک.
1940 / فیلم دیکتاتور چاپلین. / مرگ پل کله.
در 1940 با ژان پل سارتر دوست شد. هنگامی که به سوئیس رفته بود با آنت آشنا شد که بعدها همسر او شد. پیکره‌‌های نازکش ادامه داشت. در سالهای 1950 ـ 1948 ساختن پیکره‌‌های طویل برنزی را ادامه داد که سطوح برنزی آن دارای بریده‌‌های فرسوده بود و روی بعضی از آنها را رنگ کرد. مجموعه‌‌ای از پیکره‌‌هایی اسکلت‌‌سان را که در حال حرکت بودند آفرید؛ مانند میدان شهر، سه مرد در حال قدم زدن، قدم زدن سریع در زیر باران و پیکره‌‌هایی که استقرار فضائیشان به دقت در نظر گرفته شده بود؛ نظیر 4 پیکره بر روی یک پایه ترکی ب‌‌بندی ایجاد شده بوسیلۀ گروهی از پیکره‌‌ها که به طور اتفاقی ترتیب یافته بودند عدم وابستگی پیکره‌‌ها به همدیگر، مشهود بود. در نمایشگاههای آمستردام، برن و نمایشگاه دو نفری با آندره ماسون در بازل، در سال 1950 شرکت کرد.
در سال 1951 مجسمه‌‌هایی از سگ و اسب تغییر شکل یافته آفرید که رجعتی داشت به پیکره‌‌های ایستاده و مجسمه‌‌های نیم‌‌تنه‌‌اش در گذشته.
1941 / مرگ روبرت دلونه.
1943 / اولین نمایشگاه جکسن پولاک در گالری هنر مدرن نیویورک. / کنفرانس تهران.
1944 / مرگ کاندینسکی.
1945 / پیکاسو تابلوی جنگ (گرنیکا) را می‌‌کشد. / شکست آلمان.
1948 / مرگ آرشیل گورکی. / اولین کامپیوتر IBM. / اختراع ترانزیستور.
در 1952 مجموعه‌‌ای از پیکره‌‌های کوچک می‌‌سازد که از گچ و برنز بود مانند برهنه‌‌ای ایستاده. پیکره‌‌های طویل و نیم‌‌تنه‌‌ها بیشتر گرد می‌‌شوند و با رنگ‌‌آمیزی جالب‌‌تر می‌‌شوند. نمایشگاههایی در کلوپ شیکاگو، موزۀ هنر مدرن نیویورک و نمایشگاههای گروهی بازل دایر می‌‌کند. در 1954 توسط ضرابخانه فرانسه مأموریت می‌‌یابد تا نشان هانری ماتیس را بسازد. قبل از مرگ ماتیس تعداد زیادی طراحی سریع از او خلق می‌‌کند. در 1950 مجموعه‌‌ای از پیکره‌‌های زن را در بینال ونیز به نمایش می‌‌گذارد.
در 1957 پیکره‌‌های بدوی او، مرد در حال قدم زدن و پیکره بلند I-IV ادامه یافت که تصور می‌‌شود در ارتباط با یک برنامۀ جنبی انجام شده باشد. خلاصه‌‌سازی‌‌های او ادامه می‌‌یافت و سطوح پرتره‌‌های او سیال‌‌تر و روان‌‌تر می‌‌شدند. فرم‌‌ها گردتر شدند و به رئالیسم بیشتری میل کردند. او در تعداد زیادی از نمایشگاهها شرکت کرد و در سال 1962 در بینال ونیز برندۀ جایزه بزرگ شد.
1952 / دیوار بین دو آلمان ساخته می‌‌شود.
1954 / مرگ ماتیس.
1955 / اولین اطلاعیه (مانیفیست زرد) وازارلی چاپ می‌‌شود. / مرگ آلبرت انیشتنا.
1956 / مرگ جاکسون پولاک در حادثه اتومبیل.
1957 / مرگ برانکوزی.
1966 / مرگ آلبرتو جاکومتی


فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com