IranSculpture.ir
تحقیقی - خبری - پژوهشی جامع ترین سایت تخصصی هنر مجسمه سازی ایران
بازگشت خبر
سميع‌آذر در افتتاح نمايشگاه انفرادي پرويز تناولي
ايسنا
پنجشنبه / 26 خرداد 90
عنوان :
منبع:
تاریخ:
--------------------------------------------------------------------------------------------------------

عليرضا سميع‌آذر: مجسمه‌هاي «هيچ» يكي از ماندگارترين، به يادماندني ترين و با شخصيت‌ترين آثار هنري 50 سال اخير است.
به گزارش خبرنگار هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،شامگاه جمعه ـ20 خرداد ماه ـ گالري 10 همچون چند هفته پيش شلوغ و پر هياهو بود. مجمسه‌سازان و دانشجويان هنر از هر سو آمده بودند تا شاهد مجموعه شخصي پرويز تناولي از «هيچ»هايش باشند.
حدود 20 «هيچ» با اشكال مختلف در هر سوي گالري جاي گرفته بود و با رنگ‌هاي و فيگورهاي متفاوتش خودنمايي مي‌كرد.
«هيچ»‌هاي فايبرگلاسي زرد و نارنجي و قرمز،«هيچ» نئوني، «هيچ‌»هاي برنزي عاشق،«يادبود هيچ» و ... نمونه‌هاي ديگري از اين دست از جمله كارهايي بود كه همراه با عرضه و فروش كتاب «هيچ» در گالري 10 ديده مي‌شد.
اما عليرضا سميع آذرـ منتقد و پژوهشگر هنر معاصر ـ در مراسم افتتاح اين نمايشگاه با مرور و بررسي اجمالي تفكر «هيچ‌»‌ در هنر معاصر، گفت: در سال 1949 ،«جان كيج»- آهنگساز و يكي از پيشگامان جنبش آوانگارد در سالهاي بعد از جنگ نيويورك سخنراني‌ با عنوان «سخنراني درباره هيچ» در جمع نقاشان مدرنيست ايراد كرد كه اين اتفاق بعدها منشا تحولات عظيم و خلق آثار مهمي بر مبناي ايده‌ي «هيچ» شد.
او عنوان كرد: تفكرات و ايده‌هاي «جان كيج» به نوعي در تفكر ذن وجود داشت كه در دهه‌هاي 50 و 60 در آمريكا و با كمي تاخير در اروپا طرفداراني پيدا كرد. در تفكر ذن عدم و هيچ متفاوت است و اين انديشه با عنوان سونياتا در ذن مطرح است كه قلب آن بر «هيچ انگاري» است كه تصوري نه بر فقر وجود بلكه پافشاري بر هيچ انگاري و عدم است.
او تصريح كرد: در ذن بودايي اين باور مطرح است كه ادراك ما از دنيا واقعيت ندارد، بلكه استنباط و دريافت ما در خيلي مواقع همان توهم ماست. آنچه مي‌فهميم برداشت و درك ماست و با وجود عيني يكسان نيست و شايد اين اتفاق نوعي مفهومي كردن دنيا باشد.
سميع‌آذر اين «هيچ مداري» را در تفكر ذن يك تجربه دانست كه معادل عدم نيست و گفت: اين تفكر معادل تجربه‌اي براي اخذ دانايي است. «هيچ» مسيري براي دريافت و فهم است كه يك مفهوم مثبت تلقي مي‌شود.
در دنياي مسيحيت نيز «هيچ» يك مفهوم از خداست .به اين دليل هر آنچه درباره خدا حرف مي‌زنيم، مي‌دانيم خدا نيست. خدا فرم يا ماده، روح، شكل، عينيت و شخصيت نيست، لذا خدا در نهايت «هيچ» است كه وجودي است كه دريافت ما از آن هيچ است.
به گفته اين منتقد و پژوهشگر هنر معاصر، مشابه اين در تفكر يهوديت نيز وجود دارد. يعني هرآنچه ما فكر مي‌كنيم، آن چيزي است كه خدا نيست و اين يك نوع هيچ انگاري مثبت است.
او با اعتقد بر اينكه در تعبير غربي و شرقي در مورد «هيچ»، تفاوت‌هاي بسياري وجود دارد،بيان كرد: در دهه 50 و 60 اين انديشه‌ها هنرمندان را تحت تاثير قرار داد و بسياري از هنرمندان آنرا مترادف خلاء دانستند و سعي كردند خلاء را در كارهايشان ارائه كنند.
سميع‌آذر ادامه داد: اين تجربه در نقاشي سفيد راشنبرگ در سال 59 كه فقدان پديده، شيء و وجود را مطرح مي‌كرد، ديده شد كه البته معني آن انديشه و تفكر بود و هنرمند چيزي براي نشان دادن نداشت. بعدها نيز رابرت موريس يك مجسمه ارائه كرد كه در واقع يك جعبه خالي بود و به نوعي «هيچ» را تداعي مي‌كرد.
اين مدرس تاريخ هنر معاصر، سپس به تعبير «هيچ» در تصوف و عرفان ايراني و اسلامي پرداخت و افزود: در اين تفكر «هيچ انگاري» يك تجربه، سلوك و مرحله گذار براي تنوير فكري و روشنگري است.
او خاطر نشان كرد: اينجا «هيچ» به معني ناديده انگاشتن دنياست و به معني پوچي و عدم نيست بلكه به معناي عبور از ماده تعريف مي‌شود كه درست در برابر تعبير غربي آن قرار دارد .«هيچ» مترادف با بي‌ارزش شمردن ارزش‌هاست.
سميع‌آذر سپس به مجسمه‌هاي پرويز تناولي پرداخت و افزود: تلاش ندارم «هيچ»‌هاي تناولي را به هر يك از اين ذهنيت‌ها نسبت دهم، بلكه اين را به شما واگذار مي‌كنم. اما تناولي دو نوع رويكرد در ارائه مجسمه‌هاي «هيچ» دنبال مي‌كند.
او ادامه داد: اولين رويكرد او در جست و جوي مفهوم «هيچ» و نسبت آن در عرفان ايراني، غربي و ذن است. نفي شي،پديده، وجود، دنيا، امكانات، قدرت و ... نوعي مفهوم گرايي «هيچ» در اين تجربه‌هاي از سوي تناولي پيگيري مي‌شود.
سميع‌آذر دومين برخورد اين هنرمند در برابر «هيچ» را برخوردي شكلي با «هيچ» به عنوان يك فرم دانست و افزود: در خيلي مواقع «هيچ» تبديل به فيگور آدم مي‌شود و همين جنبه شكلي و ظاهري «هيچ» است كه قدرت بالاي كاليگرافي فارسي را نشان مي دهد و امكانات شكلي متفاوتي را در اختيار هنرمند قرار داده تا آن را به اشكال متفاومت درآورد. هيچ در قفس، هيچ نشسته روي صندلي، هيچ عاشق، هيچ تكيه داده به ديوار و مجسمه‌هاي ديگري از اين دست حاصل تجربه‌هاي تناولي در اين راستا محسوب مي‌شوند.
او خاطر نشان كرد: به شخصه هيچ وقت متوجه نشدم كه ايشان تلاشي در جهت جنسيت گرايي «هيچ» داشته يا نه؟ اما اين «هيچ»‌ها به لحاظ شكلي تداعي گر فرم بدن است كه به خوبي توسط هنرمند دراماتيزه شده است. گاه اسير و گرفتار است و گاه در حال سقوط.
سميع آذر جستجوي شكلي تناولي را خيره كننده دانست و يادآور شد: اين جست و جوي خيره كننده نزديك به نيم قرن ادامه داشته و هنرمند در راستاي آن تلاش كرده است. بي شك لازم نيست ده‌ها و يا صدها ايده از سوي يك هنرمند مطرح شود، چه بسا كه اگر يك ايده‌ي خوب طرح شود مي‌تواند ده‌ها امكان را در اختيار هنرمند قرار دهد تا اين ايده را براي سالها دنبال كند و به مفهوم موردنظر خود دست يابد. لذا «هيچ» تناولي يكي از ماندگارترين، به يادماندني ترين و با شخصيت ترين آثار هنري 50 سال اخير است.
به گزارش ايسنا، نمايشگاه «هيچ»‌هاي پرويز تناولي از 20 خرداد تا 2 تير 1390 در ساعتهاي 17 تا 20 بعدازظهر در گالري10 به نشاني ونک، خيابان خدامي، خيابان نيروي انتظامي، بن بست رياحي برپاست.



فراخوان جشنواره های داخلی
فراخوان جشنواره های خارجی
100 سال مجسمه سازی نوین جهان
جشنواره های بین المللی
مقالاتی پیرامون هنر و زیبایی شناسی
معرفی کتاب
مقاله شناسی
پایان نامه های مجسمه سازی

اخبار انگلیسی
مقالات انگلیسی


درباره ما
تماس با ما
info@iransculpture.ir
IranSculpture@yahoo.com